مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی.

واژه های فراموش شده

در این پست به واژه ها و عباراتی از گویش محلی آبادی می پردازیم که متاسفانه رو به فراموشی و زوال می باشند . خوشبختانه منابع خوبی در این باب موجود می باشد از جمله  : " سیری در گویش دشتستان " از سرکار خانم طیبه برازجانی .

با هم تعدادی از این واژه ها را مرور می کنیم .

-   ارنکی کردن ( ernaki) : بد ادایی و لجاجت کودکانه . مثال  : بچه ایقه ارنکی نکن .

-   بنی وار ( bonivar ) : در مقام خشم بیان می شود . از بیخ و بن ویران شدن

-  بی او چیش ( bi ow chish ) : بی چشم و رو

-  پرشت بردن ( peresht bordan) : نفرینی است که مادران به هنگام خشم به فرزندان گویند . ور پریده

- پس تنگل رفتن ( pase tengel ) : پریدن آب یا غذا در مجاری تنفسی که موجب سرفه می شود .

ادامه مطلب بخوانید.....

ادامه مطلب ..
یکشنبه سی ام تیر ۱۳۹۲ 16:14 سید حسام مزارعی

معرفی یکی از چهره های اجتماعی شهر وحدتیه

زنده یاد مرحوم حاج حسن کشاورز فرزند مرحوم حاج محمد در سال ۱۳۰۸ هجری شمسی  در روستای مزارعی یکی از دو روستای تشکیل دهنده شهر وحدتیه متولد گردید. وی سواد را به شیوه زمان خود در مکتب خانه فرا گرفت. مرحوم حاج حسن شخصی آگاه، روشن و وارد به اوضاع و موضوعات سیاسی و اجتماعی زمان خود بود و در زمینه تاریخ مطالعه و آگاهی بسیاری داشت.

وی در سال های جوانی با مرحوم حجت الاسلام شیخ عبدالحسین اعتصامی رابطه نزدیکی داشت و از محضر ایشان استفاده و بهره بسیار برد. او همچنین با برخی روحانیون برجسته از جمله آیت ا... شیخ بهاء الدین محلاتی و فرزندش، آیت ا... ملک حسینی و آیت ا... حسینی بوشهری ارتباط نزدیک داشت و بدین لحاظ در موضوعات و مسایل دینی و تاریخ اسلام نیز آگاهی ها و دانش درخور توجهی داشت. مرحوم حاج حسن کشاورز شخصی خیرخواه و نیکوکار بود و تلاش بسیاری نیز در رفع اختلافات قومی و فامیلی و شخصی میان مردم و ایجاد مصالحه میان آن ها داشت. وی در سال ۵۷ و در آغاز مخالفت ها و مبارزات به همراه جوانان حضور فعال در راهپیمایی ها و مبارزات داشت. در آن زمان او منزل خود را به پناهگاه مبارزین و مخالفین با شاه و انقلابیونی که تحت تعقیب نیروهای امنیتی بودند تبدیل کرده و در فراری دادن نیروهای انقلابی و گریز آن ها از چنگ ماموران نقش به سزایی داشت.

 وی علاقه بسیاری به آبادی و سازندگی در روستای خود داشت و تلاش های بسیاری برای ایجاد عمران نمود و حتی منزل شخصی خود را برای تاسیس و راه اندازی ادارات و نهادهایی چون بهداری، جهاد سازندگی و مدرسه به صورت رایگان در اختیار مسئولین می گذاشت. در حدود سال های ۴۵ با تلاش و کوشش او ژنراتور برق و تجهیزات آن در وحدتیه نصب شد و تلاش های نتیجه بخش بسیاری برای کشیدن آب لوله کشی نمود.

مرحوم حاج حسن کشاورز پس از مدت ها بیماری و بستری شدن در بیمارستان و منزل و بارها سکته مغزی سرانجام در دی ماه ۱۳۸۸ دار فانی را وداع گفت.

پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ 23:48 سید حسام مزارعی

وحدتیه با مشکل افت ولتاژ برق مواجه است

شهردار وحدتیه گفت: وحدتیه با مشکل افت ولتاژ برق مواجه است.

به گزارش سوک به نقل از فارس ، عبدالحمید صفایی صبح امروز در نشست مسئولان شهرستان دشتستان اظهار داشت: رفع نیازهای مردم اساسی‌ترین دغدغه مسئولان است و هر کاری انجام می‌شود، با هدف دسترسی به این مهم است.

شهردار وحدتیه خاطرنشان کرد: در بین خدمات ارزشمندی که دولت‌ها ارائه می‌کنند توسعه و عمران شهری از اهمیت بالایی برخوردار است و به نحوی نمود خدمات دولت‌ها میان مردم و عوام جامعه با توجه به اقدامات صورت گرفته در این راستا بررسی می‌شود.

وی افزود: در سال گذشته به دلیل مشکلاتی که در زمینه اعتبارات و منابع مالی در شهرها وجود داشت، شهرداران نتوانستند به نحو شایسته به نیازهای شهروندان پاسخ دهند و بسیاری از حجم خدمات بسیار کمتر از سال‌های قبل بود.

صفایی با اشاره به خدمات دولت‌های نهم و دهم گفت: در سال‌های اخیر دولت خدمات ارزشمندی به مردم ارائه کرده و انتظار می‌رود در سال پایانی خدمت دولت اعتبارات کافی در اختیار دستگاه‌های اجرایی و شهرداری‌ها قرار بگیرد تا بتوانند رضایت مردم را با ارائه خدمات جلب کنند.

وی متذکر شد: در شهر وحدتیه به دلیل مشکلات مالی که سال گذشته با آن متوجه بوده‌ایم، اکثر پروژه‌ها به‌صورت نیمه تعطیل رها شده و انتظار داریم در سال جاری شاهد افزایش چشمگیر اعتبارات شهری وحدتیه و رفع حجم بالایی از نیازها باشیم.

شهردار وحدتیه با انتقاد از نحوه تقسیم اعتبارات روشنایی معابر گفت: در تقسیم اعتبارات روشنایی معابر به شهرستان دشتستان کم‌لطفی شده و اعتبار خاصی برای رفع مشکل روشنایی معابر در مناطق شهری و روستایی اختصاص نیافته است.

صفایی اظهار داشت: با رسیدن فصل تابستان مشکل کاهش ولتاژ برق از مسائلی است که در وحدتیه ایجاد شده و طی روزهای گذشته شهروندان زیادی با مراجعه به شهرداری و شورای اسلامی وحدتیه خواستار پیگیری برای رفع این مشکل شده‌اند./

منبع : سایت سوک

سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ 10:23 سید حسام مزارعی

بازی های محلی

در این پست بازیهایی را که اکثرا به باد فراموشی سپرده با توضیح مختصر تقدیم می گردد :

شاه ، دزد بازی 

        به وسیله جعبه کبریتی توسط گروهی 5 الی 10 نفره ,که دور آن جمع می شوند  و مشخص می کردند که هر ضلع کبریت چه اسمی دارد مثل( شاه – دزد- وزیر – جلاد ) , وبا نوبت کبریت را بالا پرتاب   کرده , آن ضلعی که روی زمین می ایستد  مشخصه فردی بود که آن اسم را داشت مثل شاه یا وزیر ,  و اگر تخت می افتاد رد میشد .با این کار شاه هر کسی بود به تخت می نشست  و دستور می داد تا جلاد , دزد را مجازات کند .

تریک بازی ( تیله بازی )

یک بازی تفریحی با گوی‌های شیشه‌ای است. باید با غلطاندن و زدن گوی‌های شیشه‌ای (تیله) به هم و حرکت دادنشان آنها را از محدوده خاصی خارج کرد.

در این بازی یکی از بازیکنان باید تیله اش را طوری با تلنگر پرتاب کند که به تیله رقیبش برخورد کرده و یا آنرا در چاله ای به نام کول بیندازد ، اما تیله خودش به کول نیفتد . هر برخورد تیله به تیله رقیب یک امتیاز محسوب می شود .به این تیله ها ، تیرمیه هم می گویند .

ادامه مطلب بخوانید......

ادامه مطلب ..
سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ 9:27 سید حسام مزارعی

شعر محلی

ای‏ ‏دل‏ ‏چِته‏ ‏امشُو‏ ‏که‏ ‏بی‏ ‏اندازه‏ ‏خُماری‏ ‏                            

  فِکرت‏ ‏وِکی‏ ‏مشغوله‏ ‏مُونه‏ ‏جا نمیاری‏ ‏

دور‏ ‏تو‏ ‏بگردم‏ ‏که‏ ‏مونه‏ کُشتی‏ ‏وِ ‏نازِت‏ ‏                           

      بی‏ ‏ناز و‏ ‏ادا‏ ‏هم‏ ‏تو‏ ‏عزیزی‏ ، ‏تو‏ ‏بهاری

سیلِت‏ ‏مِثِ‏ ‏تنباکو‏ ‏سِمَل‏ تَحلِه‏ ‏وُ‏ ‏زَهرِه‏ ‏                                

  بازم‏ ‏مو‏ ‏نویمُم‏ ‏سیرِ‏‏ ‏إي‏‏ ‏سیلَل‏ ‏کاری

موندُم‏ ‏تو‏ ‏حساوِ‏ ‏چیشِلِت‏ ‏مثلِ‏ ‏همیشه‏ ‏                         

      وقتی‏ ‏که‏ ‏ریا‏ ‏‏‏ریم‏ ‏اومدی‏ ‏یکِشه‏ ‏دِیاری‏ ‏

‏هرچی‏ ‏میزنُم‏ ‏وا میزنُم‏ ‏راضی‏ ‏نوِیمو                                

      دل‏ ،‏تا‏ ‏بِکُنم‏ ‏ترک‏ ‏تو‏ ‏و‏ ‏فیسَلِ‏ ‏واری

‏ ‏حالا‏ ‏دو ، سه‏ ‏ساله‏ ‏مو‏ ‏اسیرُم‏ ‏تو‏ ‏کِلاسِت‏ ‏                           

   بی‏ ‏فُیدِه‏ ‏یه‏ ‏هر‏ ‏چی‏ ‏میخونُم‏ ‏درسَلِ‏ ‏پاری‏ ‏

‏خُوندُم‏ ‏که‏ ‏نمی‏ ‏خِی‏ ‏مُونه‏ ‏تا‏ ‏روزِ‏ ‏قیامت                             

    تقصیر‏ ‏دلِه‏ ‏، هِی‏ ‏میکُنه‏ ‏گِروِه‏ وُ‏ ‏زاری‏ ‏

افتادمه‏ ‏تو‏ ‏چَه‏ ‏چیشِلِت‏ ‏،سِیلی‏ ‏وِ ما‏ ‏کُن                          

     مُردم‏ ‏سی‏ ‏یکی‏ ‏شی‏ ‏چیشِکی‏ ‏سِیلِ‏ ‏حُماری‏

زُر‏ ‏دادی‏ ‏سرِت‏ ‏تا‏ ‏که‏ ‏نِوینیم‏ ‏پَسِ‏ ‏فَرمون‏ ‏                            

     وقتی‏ ‏ری‏ تِلَگدون‏ ‏تو‏ ‏دسِت‏ ‏بی‏ ‏دسِ‏ ‏گاری‏ ‏

هر‏ ‏چی‏ ‏تو‏ ‏نداری‏ ‏سر و میلی‏ وِ ‏وصالُم‏ ‏                             

     خرجت‏ ‏میکنم‏ ‏صد‏ ‏چمدون‏ نُوت‏ ‏هِزاری

سی‏ ‏بله‏ ‏ی‏ ‏شُو‏ ‏بلِه‏ ‏بُرونِت‏ ‏پسِ‏ ‏فکرُم‏ ‏                             

     افتادُمِه‏ ‏تو‏ ‏مِنمِنه‏ ‏وُ‏ ‏لحظه‏ ‏شُماری‏ ‏

هِی‏ ‏گُل‏ ‏پِس‏ ‏دَس‏ ‏وِِر‏ ‏نده‏ ‏سیم‏ ‏،‏ پَل‏ ‏وِر‏اُوُرده                      

     مَظَنَم‏ ‏که‏ ‏یِه‏ ‏جا‏ ‏داری‏ ‏به‏ ‏غیر‏ ‏از‏ ‏مُو‏ ‏قراری

مجید منفرد

جمعه بیست و یکم تیر ۱۳۹۲ 11:21 سید حسام مزارعی

ماه موارک

ایشالا که سفره همه همشهریان عزیز در این ماه مبارک و پر برکت ، پر و پیمون باشه و هر یک از این خوانی که گسترده شده توشه ای برداریم .

همشهریان عزیز !

دستهای خالی من دخیل دل پاکتان ....

مرا نیز در این شبهای عزیز نه به بهای لیاقت ، بلکه به رسم رفاقت دعا کنید .

ماه خودسازی و پربرکت رمضان بر همه سحرخیزان سجاده نشین مبارک .

پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۲ 1:33 سید حسام مزارعی

اولین عکاسی شهر

پیرو معرفی اولین های شهر ، در این پست به اولین عکاسی شهر می پردازیم . سال ۱۳۶۲ دو پسر عمو به نام های ابوالقاسم دشتگوری و حسن ارشدی تصمیم به راه اندازی اولین عکاسی در سطح آبادی نمودند . متصدی اصلی آن ابوالقاسم بود و ایشان یک سال قبل در عکاسی کنارتخته به عنوان دستیار و شاگرد فردی به نام " استا سهراب " این حرفه را فرا گرفته و در حین کار حسن نیز کار را از پسرعمویش فرا می گیرد ....

ادامه مطلب را ببینید...........

ادامه مطلب ..
چهارشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۲ 23:55 سید حسام مزارعی

آب حیات یا حیات آب ؟

    

 مقدمه :

  نوشته ای که در پی می آید بنا به اهمیت و تأثیر آب در زندگی موجودات زنده بویژه انسان ، تنظیم و تقدیم می شود ؛ از سویی ، اکنون که به فصل تابستان و گرما وارد می شویم ؛ یاد آوری این اهمیت و ارزش و جلوگیری هرچه بیشتر از مصرف بی رویه و هدررفتن آن ، خالی از فایده نیست و انتظار می رود خوانندگان شریف و همشهریان محترم توجه فرمایند که :  به دلیل قرار گرفتن کشور ما  در بخش گرم و خشک و کم آب زمین و مهمتر از آن قرار داشتن شهر و دیار ما در منطقه ی بیابانی و نیمه بیابانی ، بیش از  جا ها ی دیگر دنیا ، دقّت و ظرافت در مصرف آب اهمیت دارد. بنابر این ، جا دارد که احترام  وارزش گزاری به آب و چگونگی مصرف و استفاده ازآن را با توجه به اندیشه ها و باورهای پیشینیان به آب و احترام به آن ، هم چون دیگر آموزه ها و ارزش های فرهنگی  ، به نسل های بعدی جامعه ، منتقل کنیم .

ادامه مطلب ..
سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۹۲ 15:36 سید حسام مزارعی

سومین جلسه انجمن ادبی شهر

سومین جلسه انجمن ادبی کتابخانه عمومی وحدتیه، با حضور شاعر بزرگ و توانای این شهر،جناب آقای( علی حسین جعفری) با گرمی خاص برگزار شد.

سومین جلسه انجمن ادبی کتابخانه عمومی وحدتیه در حالی برگزار شد،که شاهد حضور ادب دوستان و شاعران بزرگ شهر،ازجمله: جناب آقای علی حسین جعفری،شاعر و منتقد ادبی بودیم.این جلسه روز پنجشبه مورخ ۶/۴/۹۲ رأس ساعت ۱۸:۳۰ بعد از ظهر در سالن مطالعه کتابخانه عمومی تشکیل شد. و به پاس حضور آقای جعفری و توافق اعضاء، بخش اعظم جلسه به توصیفات وی در مورد شعر و ادب،نقد و تحلیل و نیز شعر خوانی وی اختصاص یافت.که در ابتدا فرزند ایشان خانم آیدا جعفری 7 ساله شعر خود بنام (رقص برگ) را،خواندند سپس آقای جعفری شعر را یک موهبت الهی و یک درد خوشایند توصیف کردند و تاکید کردند که در سبد خرید خانواده باید جایی برای کتاب باز کرد .زیرا با مطالعه است که ذهن آدمی به سوی کلام موزون سوق پیدا می کند.چرا که اگر این امر نمود پیدا کند،وقت خواب نیز،می توان شعر را زمزمه کرد.سپس آقای حسین مزارعی از دیگر اعضا،در مورد ارزشهای اخلاقی و کاربرد آن در شعر صحبت کرد و خاطر نشان کرد که،تنها چیزی که برای ابد جاودانه شد،هنر است که شعر از جمله آن می باشد.و تأکید بر اینکه باید،بجای پرداختن به قالب،بیشتر به محتوای شعر بپردازیم.

ادامه مطلب را بخوانید..........

 

ادامه مطلب ..
پنجشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۲ 10:7 سید حسام مزارعی

اولین و دومین جلسه انجمن ادبی شهر وحدتیه

 

اولین جلسه انجمن ادبی کتابخانه عمومی وحدتیه، روز جمعه مورخ ۲۰/۲/۹۲ و با حضور اعضا در سالن مطالعه کتابخانه عمومی وحدتیه رأس ساعت ۶ عصر و با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید آغاز شد.و بنا به درخواست اعضا مبنی بر توضیح و تشریح بیشتر این نشست،بصورت مشترک برگزار شد.

 سپس آقای سید عدنان مزارعی مسئول انجمن،ضمن خیر مقدم به اعضا به ذکر کارکردهای انجمن ادبی پرداخت و از اعضاء خواستند هر کدام نظرات و دیدگاههای خود را راجع به نشست مطرح نمایند. پس از بیان دیدگاهها،تصمیمات مهمی اتخاذ شد که از جمله:

۱- برگزاری جلسه هر دو هفته یکبار و عصر روز پنجشنبه، بدلیل مشغله اعضاء،نقد و بررسی شعر و داستان و دیگر آثار ادبی اعضاء،نقد و بررسی آثار شعرا و ادبای کلاسیک و معاصر

۲- دعوت از شاعران برجسته استانی در جلسه

۳- طراحی وبلاگ جهت انجمن و متقبل شدن خانم دایتی،یکی از اعضای انجمن،جهت طراحی آن

۴- جذب بیشتر اعضاء توسط تک تک اعضاء

۵- تهیه کتابچه عملکرد انجمن و ارزیابی آن در پایان یکسال فعالیت.

ادامه مطلب بخوانید...

ادامه مطلب ..
پنجشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۲ 9:25 سید حسام مزارعی

مزیری - بی براء

 

وقتی " مزیری " و " بی براء " هست

پس " وحدتیه " دگر چرا هست ؟!

این واژه سخت و بد هجا را

کی گفته که نام شهر ما هست ؟!

این واژه به خود نمی پذیریم

تا نام قدیم هر دو تا هست

این شهر قشنگ خانه خانه

مانند بهشت با صفا هست

چسبیده به هم فقط خدایی

یک دره میانشان جدا هست

یک دره که با پلی سمنتی

دروازه ی وصل و دلگشا هست

اصلن دو ولات قوم و خویشند

در هر دو جدا دو تا ککا هست

دعوای قدیم خرمن و خس

در ذات خلایق خدا هست

این معضل دیر تلخ و شیرین

اصلن تو بگردی هر کجا هست

افسوس که این بهانه گردید

تا آن بشود که نا به جا هست

لطف کجتان و نام جعلی

بر مردمیان ما جفا هست

در نقشه ی ذهن پیر و کودک

ما نام قدیممان بنا هست

در این گله جا وفا نکردی !

جایی که وفا وفا وفا هست

این تحفه چرا تو هدیه دادی ؟

چیزی که شبیه هتک ما هست !

حالا تو بچرخ تا بچرخیم

روغن به شکم اگر تو را هست

ترسم نرود به قعر تاریخ

این واژه که زشت و بد ادا هست

در هر نفسی که می کشم من

خاک " مزیری " و " بی براء" هست .

"علی حسین جعفری "

هشتم تیرماه ۹۲

دوشنبه دهم تیر ۱۳۹۲ 17:9 سید حسام مزارعی

اجباري

واژه " اجباري " در زمان رضاشاه در ميان مردم رواج يافت . اين كلمه به معني سربازي بود زيرا مردم به ميل خود حاضر به رفتن سربازي نبودند و دولت آن روز به زور مردم را به سربازي مي برد .

تا قبل از رضاشاه ارتش منظمي در ايران وجود نداشت. پس از به قدرت رسيدن رضاشاه او به فكر ايجاد ارتشي نوين در اين كشور افتاد . با توجه به اينكه كليه مردم فاقد شناسنامه بودند آمار دقيقي از جمعيت و افراد واجد شرايط سربازي در دست نبود به همين دليل در سال ۱۳۰۴ به دستور رضاشاه قانون ثبت احوال در مجلس تصويب شد و مقرر گرديد كه به همه افراد شناسنامه ( سه جلد احوال ) داده شود . مامورين آمار در سراسر كشور دست به كار دادن سجل ( سه جلد احوال ) شدند اما مردم ايران كه شناسنامه را مساوي رفتن اجباري مي دانستند از گرفتن شناسنامه خودداري مي كردند و حتي فرار مي كردند كه به آنها شناسنامه داده نشود . براي اينكار مامورين به زور مردم را گرفته و به آنها شناسنامه كه در آن زمان سجل گفته مي شد مي دادند . البته مامورين آمار اغلب آدم هاي با ذوق و نكته سنجي بودند و براي هر فرد با توجه به وضع ظاهري او يك فاميل متناسب انتخاب مي كردند به عنوان مثال چند فاميل ( نام خانوادگي ) ذكر مي شود :

بدبختي :

فردي را گرفته و او فرياد مي زد كه من يك بدبخت هستم ، شناسنامه نمي خواهم ، نام خانوادگي او را بدبختي گذاشتند .

تبرخون :

فردي را در حاليكه يك تبر خوني روي دوش داشت آوردند ، نام او را علي بگ تبرخون گذاشتند .

دامن دريا ، دامن خشك ، دامن باغ ، دامن كشيده ، دامن چنگ ، پامكيده و ... كه هر يك با توجه به ظاهر آنها به اين نام خانوادگي ملقب شدند .

داستاني واقعي تعريف مي كنيم تا پي ببريم كه مردم آن زمان چگونه در مورد اجباري مي انديشيدند:

براي فردي به نام " علي كاظم " شناسنامه داده شد . مادر علي كاظم براي فرزندش مراسم فاتحه گذاشت و زنان آبادي براي عرض تسليت و دلداري پيش او مي رفتند و مادر ايشان سينه مي زد و اين بيت را بلند مي خواند : " علي كاظم برن نظام وظيفه ، علي كاظم " و بقيه زنها با حالت گريان جواب مي دادند زيرا سربازي را مساوي با مرگ و نابودي مي دانستند . به اين دليل در آن زمان به سربازي ، اجباري گفته مي شد .

با تشكر از همشهري عزيز حاج سيد قاسم موسوي بابت تهيه اين پست

یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۲ 8:52 سید حسام مزارعی

نبض پريشان

درشبی

که اندیشه ام

کنجکاوی می کند ترس را

تو بی مهابا کهنه می شوی

                              شبیه دشنام های عریانی ام

دیر می شود

تلخی یک نبض پریشان

                            برزبانم

درحضور یک خسوف بیهوده ای

که از من سرمی زند

من تهی میشوم از یورش تو

وتو کلافه ترمی شوی

                         برای من انگار بی درنگ

                       با تشكر از دوست عزیز گودرز رحيمي بابت ارسال شعر جديدشان

جمعه هفتم تیر ۱۳۹۲ 14:44 سید حسام مزارعی

خشم کانه (بی براء قدیم )

یکی ازقدیمی ترین محله ی سکونت در شهر وحدتیه "خَشَم کانهِ" بی براء قدیم که از طریق خان(رستم خان) اداره میشد محل سکونت خان مشهور بود به قلعه خان  که اثاری از آن بجا نمانده است و همچنین سکونت در روستا بی براء بصورت پراکنده بوده اما در خشم کانه حدود 360 خانوار با جمعیت 500 نفری زندگی می کردند تصاویر ذیل از خرابه های برجا مانده از آن زمان می باشد.

منبع : سایت پرسوک وحدتیه

http://persook.ir

ادامه مطلب ..
پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲ 18:46 سید حسام مزارعی

اولين هاي شهر

در اين پست بر آنم تنها به معرفي اولين هاي شهر اكتفا نموده و در پست هاي بعد به طور مفصل هر يك را شرح دهم . از همه همشهريان عزيز درخواست مي شود چنانچه خاطره ، عكس و يا مطلبي پيرامون هر كدام از اين اولين ها دارند به ايميل اينجانب ارسال تا به نام عزيزان ثبت شود .

۱- اولين عكاسي : آقاي حسن ارشدي سال ۱۳۶۲

۲- اولين نانوايي : علي شبانكاره فرزند حاج باقر در نزديكي منزل نوشاد

۳- اولين آرايشگاه : اسماعيل آرايش

۴- اولين مسجد : ولي عصر عج

۵- اولين حسينيه : حسينيه آم كعلي ابوي محمد علي ( آموزگار) عليپور

۶- اولين راه يافته به دانشگاه : محمد جعفر كشاورز ، دانشسراي عالي تهران

۷- اولين فارغ التحصيل دانشگاه : سيد حسين مزارعي ، خردادماه ۱۳۵۳ ، دانشگاه تربيت معلم تهران، مقطع ليسانس

۸- اولين خياطي : مربوط به شيخ محمد بابا احمدي

۹- اولين شورا : شوراي هماهنگي سال ۱۳۵۷ كه اعضاي بيشماري از جمله محمدرضا زارع ،سيد حسين مزارعي ، غلام رادمرد ، آموزگار و ... شركت داشتند.

۱۰- اولين پل : به سال ۱۳۵۲ كه دو آبادي مزيري - بي ورا را به هم متصل مي كرد .

۱۱- اولين شهيد : دو شهيد بزرگوار جليل برازجاني و امرالله دهداري كه در تاريخ ۲۰/۸/۵۹  در سنين ۲۵ و ۲۳ در آبادان به درجه رفيع شهادت نايل شدند .

۱۲- اولين مدرسه : دبستان كاوسي (طالقاني فعلي ) سال ۱۳۳۷ با همت حيدر كاوسي و همكاري اهالي آبادي

۱۳ - اولين شخصي كه كتابخواني را در محل رواج داد : محمد جعفر كشاورز ( اولين پذيرفته دانشگاه )

۱۴- اولين برق و روشنايي شهر : با نصب يك دستگاه موتور برق در مزارعي در محوطه اي كه تا هم اكنون نيز به نيروگاه و كارخانه برق معروف است مشكل روشنايي آبادي تا حدودي برطرف شد . متصدي آن اكبر دادور بود كه برخلاف تحصيلاتش به ايشان مهندس مي گفتند .

چهارشنبه پنجم تیر ۱۳۹۲ 11:17 سید حسام مزارعی

نخل و فوايد آن

گفتنی ها درباره نخل و خرما فراوان است و ما نیز در این مجال قادر به بیان مزیت های بی شمار آن نیستیم، لیکن در زیر نظر شما را به برخی فواید آن جلب می کنیم.

از مهمترین اعضای تشکیل دهنده یک نخل می توان به«پیش» یا برگ آن اشاره کرد که خود مرجع بسیاری از صنایع دستی کوچک بزرگ بوده و هست. «پیش» نامی است که نخلداران بیشتر مناطق کشور برای برگ این درخت برگزیده اند.

در گذشته از برگ نخل صنایع دستی مختلفی تولید می شد که غالبا هم در همان نخلداری و کشاورزی به یاری مردم می شتافت. این صنایع امروز با ورود تکنولوژی های نوین رو به فراموشی هستند.

ادامه مطلب را بخوانيد....

 

ادامه مطلب ..
سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ 4:42 سید حسام مزارعی

نیمه براتی

پیشاپیش نیمه براتی مبارک . ای کاش این سنت قشنگ رنگینک پخش کردن دم درب ها جایش را به طور کامل به زلیوی و بامیه ندهد . واقعا حیف است. یکی از مکافات شهر شدن فراموشی سنت های قشنگ گذشته است  .  

ادامه مطلب ..
شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ 12:16 سید حسام مزارعی

خاطرات حاج سیاح

یکی از کتابهایی که بسیار علاقه مند به خواندن آنها هستم به زندگی نامه ها و خاطرات افراد بر می گردد . یکی از کتابهایی که به تاریخ ۱۳۴۶ چاپ اول آن روانه بازار شده خاطرات حاج سیاح است که سفرنامه خود را با فرار به قفقازیه شروع و قبل از رفتن در تبریز خبر فوت خود را به محلات می برد که خانواده دیگر به دنبالش نگردند .در قفقازیه با زبان های ترکی ، ارمنی و روسی آشنا گشته و سپس عازم سیاحت اروپا می گردد . ابتدا اسلامبول و اروپای غربی و سپس روسیه و ممالک دیگر اروپا را سیاحت کرده و با زبان های انگلیسی ، فرانسه و آلمانی نیز آشنا می شود و بعد به سرزمین امریکا پا نهاده و سپس به قصد مسافرت به چین و ژاپن و هندوستان می رسد . در آنجا محلاتی ها که او را میبینند خبر زنده بودنش را به مادرش می رسانند و مادر نامه ای برای فرزند می نویسد که از داغ تو پدرت رحمت خدا رفته و من هم چیزی از عمرم نمانده ....

ادامه مطلب بخوانید.....

ادامه مطلب ..
شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ 10:14 سید حسام مزارعی

ابزار وبمستر

وبلاگ استت

| وبلاگ

ابزار وبمستر

آمارگیر وبلاگ

© مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)