مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی.

رونمایی از دو کتاب کودک حسین باقری

کتاب‌های " بابا ناخدا و برج نجات" و " کوسه ها هم گاهی جلیقه نجات می‌پوشند" اثر حسین باقری با حضور سرپرست معاونت امور دریایی و شماری دیگر از مدیران و مسئولان دریایی سازمان بنادر و دریانوردی در بوشهر رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر، سرپرست معاونت دریایی سازمان در این آیین گفت: اشاعه فرهنگ دریایی و همچنین بایدها و نبایدهای محیط زیست دریایی در اولویت های جدی سازمان بنادر و دریانوردی قرار دارد.

علی اکبر مرزبان افزود: در این زمینه یک اقدام بسیار خوبی که شکل گرفته ورود مفاهیم دریایی به کتاب‌های درسی تا مقطع دیپلم با تمرکز بر دوره ابتدایی و متوسطه است.

وی اظهار کرد: اکنون مایه خوشحالی است که در کتاب درسی چهارم دبستان نیز موضوع های حمل و نقل و تجارت دریایی همراه با تصاویر بنادر کشور گنجانده شده است.

مرزبان افزود: بدون تردید مفاهیم دریایی باید از دوران ابتدایی در کانون توجه دانش آموزان قرار گیرد تا از همان آغاز سال های تحصیلی با این مفاهیم آشنا شوند.

وی یادآور شد: در این زمینه از تلاش‌های ارزشمند حسین باقری نویسنده‌ کتاب‌های " بابا ناخدا و برج نجات" و " کوسه ها هم گاهی جلیقه نجات می‌پوشند" قدردانی می‌شود.

مدیرکل بنادر و دریانوردی استان بوشهر نیز گفت: هدف اشاعه فرهنگ دریایی اقدام‌های ارزشمندی در استان اجرایی شده که در این راستا از تلاش‌های معاونان دریایی و رئوسای اداره ایمنی و دریایی سابق و کنونی اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر قدردانی می‌شود.

محمد شکیبی نسب افزود: حسین باقری نیز از نویسندگان برجسته استان و بویژه اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر است که تلاش‌ها و تجارب ارزشمند وی برای به رشته تحریر در آوردن کتاب‌های " بابا ناخدا و برج نجات" و " کوسه ها هم گاهی جلیقه نجات می‌پوشند" قابل تقدیر است.

نویسنده کتاب‌های " بابا ناخدا و برج نجات" و " کوسه ها هم گاهی جلیقه نجات می‌پوشند" نیز گفت: این کتاب‌ها با هدف ترویج فرهنگ ایمنی دریانوردی به رشته تحریر درآمده و به ترتیب ویژه بازه‌های سنی 5 تا 8 و 8 تا 14 تالیف شده است.

حسین باقری افزود: با توجه به اثرگذاری بالای کتاب برای کودکان و نوجوانان امید است کتاب های " بابا ناخدا و برج نجات" و " کوسه ها هم گاهی جلیقه نجات می‌پوشند" اثرگذاری لازم در جامعه هدف خود را داشته باشد.

گفتنی است از دیگر آثار به چاپ رسیده از حسین باقری می توان به کتاب " جستجو و نجات دریایی" در سال 1400 و سه کتاب دیگر در حوزه ادبیات داستانی، شعر و پژوهش ادبی اشاره کرد.

چهارشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۴۰۲ 15:18 سید حسام مزارعی

نخستین همایش بزرگ هم اندیشی و همفکری با نخبگان و فرهیختگان وحدتیه ای سراسر کشور

نخستین همایش بزرگ هم اندیشی و همفکری با نخبگان و فرهیختگان وحدتیه ای سراسر کشور

به مناسبت نکوداشت روز وحدتیه و با تلاش شهردار برگزار گردید: نخستین همایش بزرگ هم اندیشی و همفکری با نخبگان و فرهیختگان وحدتیه ای سراسر کشور

به گزارش روابط عمومي شهرداری و شورای اسلامی شهر وحدتیه در این همایش و نشست هم اندیشی که در روز جمعه ۲۰ بهمن ماه و از ساعت ۱۴ الی ۱۷ در تالار الماس شهر وحدتیه برگزار گردید جمع کثیری از فرهیختگان، نخبگان و بزرگان وحدتیه ای سراسر کشور و از شهر وحدتیه همچنین مهندس ارشدی شهردار، حجت الاسلام صمصامی امام جمعه شهر، حجت الاسلام حسینی ریاست و سایر اعضای شورای اسلامي حضور داشتند.

این نشست، با مدیریت دکتر نوری نشاط استاد دانشگاه و تسهیل گر بین المللی در معیت دکتر ارشدی از اساتید دانشگاه و همکاری و همراهی مجموعه شهرداری و شورای اسلامی برگزار گردید.در ابتدای این نشست حجت الاسلام حسینی ریاست شورای اسلامی ضمن خیرمقدم و خوش آمدگویی به مدعویین خواستار توجه و اهتمام بیشتر جهت توسعه شهر گردیدند. در ادامه مهندس ارشدی نیز برگزاری این نشست را حاصل تلاش و کوشش یک ماهه مجموعه مدیریتی شهر عنوان و اظهار داشت: همیشه معتقد به همفکری و هم اندیشی بوده ام و جهت نیل به اهداف توسعه ای، تدوین برنامه ها و چشم انداز همچنین ترسیم افق آتیه شهر نیازمند همفکری با فرهیختگان و بزرگان و صاحب نظران همشهری هستیم.ایشان مشارکت عمومی در توسعه شهر را مهم ارزیابی نمود و خاطر نشان ساخت: وحدتیه دارای پتانسیل های متعدد، ظرفیتها و توانمندیهای مهمی است که با برنامه ریزی، استفاده بهینه و به موقع از امکانات و شرایط، مشارکت جمعی، تعهد همگانی و احساس مسئولیت جهت نیل به توسعه پایدار و پیشرفت همه جانبه شهر می‌توان گام های مهمی برداشت.

دکتر نوری نشاط از اساتید دانشگاه و تسهیل گر بین المللی نیز در سخنانی به پیشینه و قدمت تاریخی و باستانی شهر همچنین ظرفیتها و توانمندیهای آن اشاره کرده و برگزاری این همایش را اقدامی موثر و مهم قلمداد نمودند.سپس ایشان با مشاوره و ارائه طریق و روش صحیح مشارکت بصورت علمی همچنین مشخص نمودن اهداف نشست، همگان را به مشارکت در بحث دعوت وبا دریافت و استخراج نظریات، مطالبات و درخواستهای توسعه ای فرهیختگان، اهداف، ایده ها و برنامه های حاضرین و جمع بندی آنها، کلید واژه های اساسی توسعه شهر را مشخص و تدوین نمودند. دکتر نوری نشاط اعلام داشتند مطالب و نظریات مکتوب حاضرین را پس از بررسی دقیق علمی، تا دو ماه دیگر جمعبندی نشست و نتایج آنرا اعلام خواهند نمود.

در پایان این نشست نیز مجددا مهندس ارشدی از حضور متعهدانه حاضرین تشکر نمودند و از سه تن از حاضرین با اهدای لوح تقدیر سپاس گزاری نمودند:

🔹 دکتر پیام حیاتی بابت کسب عنوان پژوهشگر برتر کشور

🔹 مهندس اکبر اکبری کارآفرین برتر شهر و مالک تالار الماس

🔹 دانش آموز عزیز آقای رادوین ارشدی بابت کسب عنوان قهرمانی جهان در مسابقات جهانی بازی‌های فکری در کشور هندوستان

شنبه بیست و یکم بهمن ۱۴۰۲ 23:49 سید حسام مزارعی

یادش به خیر

یادش بخیر
⚽⚽⚽⚽
اوایل دهه ۶۰ یه توپ فوتبالی دو رنگ سیاه و سفید میکاسای اصل برای تیم خَشَمِ دومن ولات (سرقرسونگه) خریدیم
موسی هر شو بعد از فوتبال توپ را خونه می‌برد.
یه روز موسی با بچه یل تیم خومون جرش وابی و بازی تعطیل شد
موسی به روال همیشگی توپ رو اون شب برد خونه
اما دیگه از صوا (فردا) نه خوش اومه بازی و نه توپ را فرستاد سر زمین ،
شب بچیل، دم کارخونه برق جلسه مفصلی گرفتن که چکار کنیم بالاخره بر یه تصمیم توافق کردند که همگی بِرَن در خونه موسی اینا و هر طور شده توپ را از موسی بگیرَن
القصه حدود ۷ ، ۸ نفری رفتیم در خونه موسی اینا
خودش اوایل بحث نیومه دم در
هر چه و بواش می گفتیم قانع نوامیبی بالاخره گفت بیلین تا بینیم خود موسی نظرش چنه؟
بُنگ موسی که
موسی با حالت اخم آلودی اومه دم در ،بدون سلام گفت؛ ها چنه؟
گفتیم سی چه توپ نیماری سر زمینااا
گفت دلم میخا
خلاصه با هر دقیقه بحث با موسی همه بهم می ریختن و نتیجه حاصل نمیشد
موسی یهو یه راه حل یادش اومد
گفت به یه شرط توپ وتون میدم
گفتیم باشه بگو🤔
موسی گفت حساب کردمه که تو تا خونه های توپ (منظور دو تکه تا ۵ ضلعی پوسته توپ بود)سهم پول منه
ای دو تا را در میارم بقیش را وتون میدم 🤣
جمعیت یهو باز بهم ریخت و سر و صدا بلند شد
بوای موسی گفت ؛ موسی بوا ای خو نویمو
گفت نپه یه راه دیگه هم پیشنهاد می کنم
گفتیم باشه بگو
موسی گفت مو بیست تومن دادم سی خرید توپ، بیست تومن خومم می‌شناسم برین همونه سیم بیارین تا توپ سالم بدمتون 🤣
خلاصه راه حل های موسوی تماما انتحاری بی و نتیجه ای حاصل نمیگردید فقط آتیش منازعه را شعله ورتر میکه
خلاصه بعد از ساعتها بحث همه پی موسی صلح کردیم و موسی صوا اولین نفری بی که تو زمین حاج محمد(خدابیامرزد حاج محمد دامی را)توپ به دست وایساده بی منتظر بچیل

مهدی اقبال مجرد

یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۲ 21:7 سید حسام مزارعی

یکشنبه هشتم بهمن ۱۴۰۲ 8:40 سید حسام مزارعی

خدایا این فوتبال چیست ؟

«خدایا این فوتبال چیست؟»

چند ماه و نزدیک به یک سال و اصلن عمری است می گوییم: اگر اینطور می شد،این می شد و اگر آنطور می شد،آن می شد.....
لا مذهب ۷ متر بین دو آهن ایستاده و توری روی خود انداخته و عشوه می کند که بیا بزن تویِ من توپِ پُرت را....۱۱ نفر در زمین و کلی آدم در اطراف زمین می خواهی و نمی شود!
***
اصفهان رفتیم،سپاهان ۱ گل به ما زد....ما هر چه زدیم نشد که یکی هم ما بزنیم....یک دروازه بان داشتن هی خوابید رو زمین و داد زدیم آقای داور رر ....هی خوابید رو زمین و ما داد زدیم:داور داور مگر کوری....هی خوابید رو زمین و ما داد زدیم:پد....س گ داور،بی شعور و داور نگاه به ما هم نکرد! بازی تمام شد،و ما گفتیم باشه،برگشت تلافی می کنیم....بازی برگشت هم فرا رسید....در ضمن بازی یک پنالتی برای ما شد و نشد که بشه.‌..باز حمله کردیم و دروازه بان سپاهان خوابید و ما داد زدیم داور رر...مخاطبی که شما باشید ،این سپاهان باز یک گل در زمین خودمان به ما زد و ما حمله کردیم...دو قدمی در دروازه هف هشت نُه متری بازیکنمان شوت زد و خورد به کمر دفاع و نشد که بشه!...ای بی رحم،ای لا مصب فوتبال،تو چه پدیده ای که اینقدر عجیبی و غیر قابل پیش بینی!
شیراز هم رفتیم....با یک تیم بازی کردیم(خلیج فارس)....یک گل بهشان زدیم و یک نفر دادیم(اخراج)...اونا حمله کردن،ما هم حمله...با یک نفر کمتر یک گل دیگر بهشون زدیم و یک نفر دیگر دادیم شدیم ۹ نفره!
اونا حمله کردن ما دفاع کردیم...اونا زدن ما برگشت دادیم....ولی،تاریخ بنویسد برای آیندگان که نه دروازه بانمان روی زمین خوابید و نه بازیکنی تمارض کرد(فوتبال برای فوتبال)...بُردیم،نشستیم حساب کردیم ۹ نفره دو بر یک بردن در خانه ی حریف،برگشت این تیم را می شود کاه در پوستش کرد و سر جالیز گذاشت!
مخاطبی که شما باشید،برگشت هم فرا رسید و ما از این تیم یک کل خوردیم و هر چه زدیم نشد که بشه!
ای فوتبال،ای بی رحم....تو چه موجودی هستی که نمی شود از قبل هوایت را پیش بینی کرد!...
یک تیم دیگر بود بهش می گفتن «یاسوج»...آدم دو متری توی این تیم بود تا....(خلاصه،ترتیب قدی شان اینقدر نا منظم بود که پاره قلل دنا پیش شان لنگ می انداختند!)،اصلن نمی شد آنالیزشان کرد!
اومدن با ما بازی کردن ۳ بر ۲ بردیمشان....ولی به بال قوای همه مان برخورد که خاک بر سر ما که که نتونستیم تفاضل گل مان را با این تیم بالا ببریم....و همین تیم از آن روز موی دماغ ما شده و مثل شورتِ مایو چسبیده به ...ون ما و ولمان نمی کند!
توی خونه ی خودشان یک بر یک مساوی بودیم و این یعنی رستگاری...
۴ دقیقه داور وقت اضافه گرفت....درست ثانیه هایی مونده به پایان بازی،همون آدم ۲ متری که گل اول را با سر زده بود،این بار هم بلند شد و با سر دروازه ی ما را باز کرد و دنیا را روی سرمان خراب کرد،ای بی رحم،ای لامصب فوتبال....
***
حالا،سر نوشت طوری شده که همون یاسوج،مو که چه عرض کنم وریس دماغ شده!!!
درست که ما منطقی باشه صعود کردیم به مرحله ی بعد....
اما فوتبال،منطق نیست...فوتبال،شعر است و احساس و لا شعوری و کلی ماجرای غیر قابل پیش بینی...هیچ منطقی نمی پذیرد،در هفته ی آخر_یاسوج در شیراز و با تیم صعود کرده ی خلیج فارس ۵ گل بزند و گلی دریافت نکند و با تفاضل گل بیشتر و هم امتیاز ما(پارس برازجان) صعود کند،این موی دماغ....این وریس دماغ...اما،تاریخ و رویداد فوتبال چیز دیگری می گوید،ببینید:
_خیللی سال ها پیش،در آمریکای جنوبی_در بازی آرژانتین و شیلی برای صعود به جام جهانی کار به بازی آخر می کشد،بازی رفت در شیلی،آرژانتین با مارادونای فقید یک بر صفر می برد....در بازی برگشت خیالش راحت است....من این بازی برگشت را مستقیم از تلویزیون کویت می دیدم،در بوئینس آیرس آرژانتین ۵ بر صفر مغلوب شیلی شد! ‌!!!...شیلی به جام جهانی رفت،آرژانتین به پلی آف با استرالیا(که آرژانتین در نهایت صعود کرد و در جام جهانی هم نتایج خوب گرفت)....
_فرانسه،برای صعود به جام جهانی۹۰ ایتالیا دو بازی در کشورش با اسرائیل و بلغارستان داشت که از این دو بازی خانگی فقط یک امتیاز برای صعود لازم بود....به اسرائیل باخت!....با بلغارستان تا دقیقه ۹۰ مساوی لازم را گرفته بود که لو دادن توپ توسط ژینولا باعث شد کوستادینف با زدن گل دوم ایفل را به خاموشی ببرد و فرانسه به جام جهانی نرود!!!!به همین راحتی....
_فینال آسیا:الاتحاد عربستان بازی رفت را در زمین خودش ۱ بر صفر یا دو بر یک(دقیقن حضور ذهن ندارم) به نیسان ژاپن می بازد...بازی برگشت در ژاپن ۵ بر صفر می برد و قهرمان می شود!(این بازی را هم مستقیم دیدم_احمد نور هافبک شماره۸ به تنهایی ۴ گل زد!)...آیا اینا منطق فوتبال بود؟ عقل باور می کند؟
ای بی رحم....ای لامصب فوتبال....
التماس لازم نیست....خلیج فارس و یاسوج از تیمی به نام:«کهکشان گستر خلیج فارس»،جوانمردی و فوتبال برای فوتبال را باد بگیرند و تاریخ را به اسم خودشان کنند.ای کاش هر تورنمنتی دو جام داشت...تا از همینجا اعلام کنم:قهرمان واقعی اخلاق تیمی نیست جز «کهکشان گستر » بوشهر...قهرمانی فوتبالی چیزی عادی و عرف است اما قهرمانی «اخلاق»، یک آشنا زدایی که بر تارک تاریخ خواهد درخشید.ای کاش قهرمان اخلاق امتیازی داشت و آن امتیاز عدم سقوط بود برای این تیم و عواملش....خلیج فارس و یاسوج مردانه بازی کنند،اگر فوتبالی و اتفاقاتی اون دست رخ داد و یاسوج برنده شد،مبارکش باشد.اما اگر نشد،بهشان خسته نباشید باید گفت و از دور برای شان دست زد و دیدارشان را در سال آینده آرزو کرد...و ما اگر صعود کردیم،فراموش نکنیم که جوانمردی و پاک بازی کردن تیم هم استانی «کهکشان گستر» بوشهر بود،که ناباورانه یقه ی تیم هایی را گرفت که ما بازی های به اصطلاح ۶ امتیازه را به آنها باختیم....
توقف سپاهان،برد خلیج فارس،توقف استقلال نوین یاسوج و باخت پنج بر صفر به ما(با شرمندگی/کاش می شد این جوانمردی را جبران کرد)،اینا اتفاقات زیبا و صرفن فوتبالی بود که به عنوان هدایایی پاک و خدایی به ما از طرف این تیم و قهرمان اخلاق رسید.از ته دل آرزو کنیم...و کمک کنیم،این قهرمان اخلاق(کهکشان گستر) برگردد به لیگ برتر....چرا که اخلاق از قانون هم بالاتر است.
زنده باد اخلاق و جوانمردی.

علی حسین جعفری(بیدل)
زمستان(بهمن) ۱۴۰۲ خورشیدی

شنبه هفتم بهمن ۱۴۰۲ 22:31 سید حسام مزارعی

شعر محلی

بینه ی خلق خدا خُرد و خراوُم نکنین
ری خُرنگِ تشِ غم ایقه کواوُم نکنین

غزلا ویدُم و قروونِ دوتا چیش غزال
کُنج دفتر بسمه ایقه کتاوُم نکنین

هر گلی بویِ خوشه داره سی دلدارش و بس
پُرگه انگورم و سی هر که شراوُم نکنین

پرپروکُم که وِ دیندی گل نرگس وِ زرُم
پی گُلِ خالک و خرزهله مجاوُم نکنین

بسه دیندی بله گشتن دلِی ای همه نه
بسونین وش بله ی نهشه جواوُم نکنین

دهُل رفتنشه هی نکوین کشک سرُم
گُنه ی عشقمو قروونِ ثواوُم نکنین


بگویین وش که اسیرِ دلِ ابرام ورش
وسط جعم رقیو رفته حساوُم نکنین

خط نستعلیق شو بار هنر اِشکسیُم
غیر پیشونی خوش سی کسی قاوُم نکنین


ابراهیم حیدری

دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ 17:43 سید حسام مزارعی

ابزار وبمستر

وبلاگ استت

| وبلاگ

ابزار وبمستر

آمارگیر وبلاگ

© مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)