کوچه پس کوچه های مهر
وقتی بچه بودیم آرزویمان بزرگ شدن بود، اما حالا که بزرگ شدیم با خاطرات خوش کودکی به آرامش میرسیم و شاید آرزویی که دست نایافتنی است برگشت به کودکی است، اگر هم مثل زنده یاد حسین پناهی دوپایمان را در یک کفش بکنیم و بخواهیم به کودکی برگردیم امکانش نیست جز اینکه مرگ را تولدی دوباره و جنس دیگری از شروع عهد کودکی بدانیم و بنامیم.
کودکی و مدرسه دورانی است که تنها صداقت، آرزوهای کوچک اما دست یافتنی، قلبی از جنس سفید و عاری از کینه و نفاق را میتوان از جمله نشانههایش دانست. مدرسه ها که باز میشود و فصل پاییز آغاز میشود باز هم یاد مدرسه و کودکی در ذهنمان شکل میگیرد.
کوچه پس کوچه های مهر
پائیز هزار رنگ عاشقی که فرا میرسد و بوی مهر مهربانی در کوچه پس کوچههای شهرم میپیچد، من نیز دلتنگ مدرسه میشوم. دلتنگ روزهای خوش مهربانی در ماه مدرسه، دلتنگ روزهایی که بچه بودیم اما دل باصفایی داشتیم، دلتنگ دل خوشیهای کودکانهمان که روزی آن را قاب گرفتیم در چاردیواری دلمان، تا امروز که برگهای روزگار ورق خورده است و ما فاصله گرفتهایم از روزهایی که تمام خاطرات و عشقمان کتابهای دبستانمان بود و امروز که با دیدن عکسی درفضای مجازی، بوئیدن کتابهای درسی جدید، دیدن لوازم التحریرهای رنگ به رنگی که دانشآموزان را سر ذوق میآورد برای درس خواندن، بهانهای شود برای ما تا دوباره سراغ خاطرات و نوستالوژیهایمان برویم در کتب درسی ابتدایی و شاید بهتر است بگویم در کتب درسی دهه شصت.
ادامه مطلب ..