مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی.

تقدیم به ابراهیم شولی ...

تقدیم به آقای ابراهیم شولی که هر چه در ادبیات داریم ، همه از اوست .

( این مسئله اش فرق می کند ، آقای ویل دورانت )

یادش به خیر

پاییز     آن روزا

اصلن شباهتی به پاییز حالا نداشت !

*********

آقای ویل دورانت

اجازه بده

به نوستالژی پناه ببریم

و به گذشته ی خویش افتخار بکنیم ،

آخر این مسئله اش فرق می کند !

و به پای شکست مان مگذار.

ادامه مطلب ..
دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۲ 19:4 سید حسام مزارعی

" ابراهیم زمان"

شبی پاییزی است، چه قدرغم انگیز!

عطر پاییزی محرم  به نام تو آغشته .

 ای که از نامت

 مهتاب می چکد چکه چکه .

 سلام برتو وارث آدم تا خاتم

 و وارث علی

سلام بر هفتاد و دو گل سرخ !

 کمی، بیش ازنیم قرن از طلوع گذشته

 درکوچه ها قندیلها مرده

سایه ها، خورشید را به سیاهچال می بردند.

درنهایت ظلمت  

 منجی  برخاست

ودرغیبت انسانیت، شهادتِ حضور داد.

 غبار ازکلام خدا

 ودوده ازچشمها  گرفت.

رسولی که رسالتش تنها شهادت

وآیه هایش که با خون نوشت

عشق بود وآزادگی .

ادامه مطلب ..
جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ 23:21 سید حسام مزارعی

دوست بی ریای من ...

وقتی همه جا را تاریکی فرا می گیرد و سکوت ، و اکثر مردم سر به بالش ناز دارند برای فرار از بی خوابی ها ، دردمندی ها و ... روح و جسم خود را به بوستان کتابهایم می سپارم و گهگاهی خامه قلم را بر لوح سپید کاغذ می فشارم .

در حین خواندن چه بسیار در خود فرو رفته و به این عمر وانفسا می نگرم که چه آسان روزها در گذری شتاب آلود و پر هیجان پشت سر هم و سلسله وار می آیند و می روند . به زندگانی خود می نگرم که همچو رودخانه ای است که در بستری هموار جاری است ، بی هیجان و بی خروش راه می سپرد . به گذشته ها سیر می کنم و بالیدن خود را در گذر زمان به نظاره می نشینم و گاهی افسوس و گاهی لبخندی بر لب .

از در آمیختن و دوستی هایی که با قلم دارم و کتاب ، به خود می بالم که اگر محبوس گروهی بی درد و خود بینم ، که اگر چرخ زندگانی بر وفق مراد نیست ، که اگر زمانه بی وفایی ها می کند ، جایی هست ، راهی است که خود را بسپاری به آن و از دریای بیکران آن سیراب شوی .

و در آخر !

چه راحت آرامش خواب ، همچو دایه ای مهربان تو را فرا می گیرد .

                                         دوستت دارم ، دوست بی ریای من

                                                                                    " کتاب "

                                                                                                و البته

                                                                                                            " قلم "

جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ 22:49 سید حسام مزارعی

عرض تسلیت

تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت .

التماس دعا .

سه شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۲ 0:34 سید حسام مزارعی

دنیا

در این بخش یکی از داستان های واقعی شهر که چند سال پیش رخ داده ،تقدیم می گردد . 

 دختر ۱۶ ساله بینوا حدود هشت ماهی با سرطان مفصل دست به گریبان بود و بالاخره این بیماری است که در این نبرد بر او فائق گشت .

داستان اینگونه بود که یکروز " دنیا " دردی در زانوی پایش احساس می کند . پس از رفتن پیش دکتر های شهر مجاور ،همگی از تشخیص بیماری عاجز می مانند تا اینکه یکی از دکترهای محل دستور انتقال سریع او را به شیراز می دهد .

ادامه مطلب را بخوانید....

ادامه مطلب ..
سه شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۲ 0:0 سید حسام مزارعی

تفاوت خودکار و مداد از نظر سهراب سپهری

"  چندی پیش کتاب " اطاق آبی " سهراب سپهری را می خواندم . در جایی از کتاب ، ایشان به تفاوت میان خودکار و مداد در نوشتن می پردازد و می نویسد :  حرف از خودکار می زدیم، خودکار از شان قلم کاست و دوات را نفی بلد کرد . اما این همه ماجرا نبود . خودکار آفتی شد و به جان مداد افتاد . با خودکار ، مرثیه مداد نوشته شد . مداد یار دیرینه ما بود . سده ها دست افزار نوشتن بود . دست کم از زمان نیکلا ژاک کنته ، که روانش شاد .

میان خودکار و مداد تفاوت بسیار است :

مداد را نرمی بود ، خودکار را درشتی است .

مداد با سپیدی کاغذ الفت می گرفت . خودکار به پاکی کاغذ چیرگی می جوید . آن را شرم و حیا برازنده بود ، این را پرده دری در خور است .

هنجار مداد انتزاعی بود . روش خودکار عینی است .

ادامه مطلب ..
شنبه هجدهم آبان ۱۳۹۲ 13:59 سید حسام مزارعی

تجليل از دانش آموز وحدتيه اي در بنياد قلم چي

روز شنبه یازدهم آبان ماه ، جشن رتبه های برتر هنرستانی با حضور ۸۹  رتبه زیر ۱۰ در تهران ساختمان مرکزی بنیاد قلم چی برگزار شد.علي كشاورز از دانش آموزان هنرستان علاقمندان وحدتيه كه با رتبه ۴ كشور در كنكور هنرستانهاي سراسر كشور در رشته صنايع شيميايي دانشگاه شيراز پذيرفته شد نيز در اين مراسم حضور داشت كه از وي تقدير شد .(اولين نفر از سمت چپ)

منبع : سایت پرسوک

شنبه هجدهم آبان ۱۳۹۲ 7:39 سید حسام مزارعی

دوازدهمین جلسه انجمن ادبی

دوازدهمین جلسه انجمن ادبی کتابخانه عمومی وحدتیه ،با تقدیر از« معلم کلاس مدرسه » با شکوه تمام برگزار شد:

دوازدهمین جلسه  انجمن ادبی کتابخانه عمومی وحدتیه در دو گروه خواهران و برادران مورخ ۹/۸/۹۲ در سالن کتابخانه برگزار شد. خواهران ساعت ۱۶۰۰ الی ۱۷۳۰همین روز کار خود را با شعرخوانی  دنبال نمودند،که بررسی بهتر آثار ارائه شده،به جلسه بعد موکول شد.

جلسه برادران در همین تاریخ و ساعت ۲۰۰۰ الی ۲۲ شب  با  حضور  جناب آقای « ابراهیم شولی »  ،معلم درس ادبیات دوره راهنمایی و دبیرستان تعدادی از اعضاء انجمن،برگزار شد.گفتنی است در محفلی  که آغاز آن زمزمه هایی با نغمه های عرفانی  حافظ باشد، دل و جان ، روحی تازه می گیرد و رونق خاصی می بخشد. که  با قرائت غزل « زاهد خلوت نشین » توسط آقای حسین جعفری دبیر ادبیات ،عضو انجمن و منتقد ادبی خوانده شد. بیان مضامین و اندیشه حافظ در این غزل جالب بود.وی گفت: عشق حافظ یک عشق خیالی است و اگر از معشوق صحبت میکند،واقعی نیست.البته اگر برداشت عشق زمینی باشد.همچنین بیان داشتند که، عشق برگرفته از گیاهی بنام «عشقه» می باشد که دور درختان می پیچد و به مرور آن را لاغر  و از بین می برد.و عشق از نظر عرفانی،خداشناسی است.و مبنای آن حدیث قدسی است.و اینکه عشق مولانا، عشق کامل به خداست.

ادامه مطلب ..
سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ 7:55 سید حسام مزارعی

سید علی مزارعی

 در زمانی كه شعر این میراث گرانبهای سرزمین ما اندك اندك زیر لگد های تند پایكوب می شود و جان می سپارد ، به دیدار شاعر رفتن كاری است عجیب و شاید دور از رسم زمانه.
اما ما به دیدار شاعری از نسل فریدون توللی و دكتر حمیدی شیرازی رفتیم. ما به دیدار او رفتیم مثل یك بیگانه در خانه اش را زدیم و مثل یك آشنا ما را پذیرفت. مثل یك مشتاق به سویش دویدیم و با اشتیاق در آغوشمان گرفت.
آن چه می خوانید قسمت های پراكنده ای است از دیداری كوتاه و خاطره انگیز با سید علی مزارعی.
در دوره ای كه هنرمندان به انواع و اقسام ابتذال ها دچارند وحتی هنر فروشی در عصر بی فضلی رونق گرفته ، سید علی مزارعی بارزترین هنرش فضیلت است. چند لحظه ای از آشناییمان با این شاعر نگذشته بود اما احساس می كردیم سالهاست او را می شناسیم و این جذبه، ویژگی مردان ار جمند است. در پرسش از احوال جسمانیش با این پاسخ روبرو شدیم :
در جوانی به خویش می گفتم         شیر شیر است اگر چه پیر بود
چون كه پیری رسید دانستم          پیر پیر است اگر چه شیر بود
و از تازه سروده هایش می خواند :
دلم در سینه مالامال درد است           هوای خاطرم ای دوست سرد است
نمی دانم تو می دانی كه پیری             هماهنگ نوای رنج و درد است
 
ادامه مطلب ..
دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۲ 4:15 سید حسام مزارعی

بگذارید قوام بیاد.....

" تو آشپزی یه اصطلاح است که می‌گن:
«بذارید تا قوام بیاد»!
 
اصطلاح «قوام اومدن» به معنی سفت شدن و جا افتادن غذاست.
 
اما حکایت اون جالبه:
یه روز به قوام السلطنه گزارش می‌دن که ماست گرون شده،
بازاریها ماست ‌رو میدن کیلویی 1 ریال!
قوام اعلام می‌کنه: ماست کیلویی 10 شاهی؛ هر کی بیشتر بفروشه جریمه می‌شه!
چند روز بعد به قوام گزارش می‌دن كه بازاری‌ها آب می‌ریزن تو ماست، یه ماست آبکی درست کردن، اسمش ‌رو هم گذاشتن «ماست قوام»، می‌فروشن کیلویی 10 شاهی!!
اما یه ماست سفت و خوب دارن، اون رو می‌دن کیلویی 1 ریال!
قوام با لباس مبدل میره تو بازار، به لبنیاتی می‌گه: 10 کیلو ماست بده؟
فروشنده می‌گه: ماست خوب بدم یا ماست قوام؟
قوام السلطنه می‌گه: ماست قوام بده!
اون هم 10 کیلو ماست بهش می‌ده، قوام به 10 تا از مغازه‌های بزرگ دیگه‌ی تهران هم سر می‌زنه و همین کارو تکرار می‌کنه؛
بعد دستور می‌ده در ده تا از میدون‌های بزرگ شهر فلک درست کنن، سره هر میدون یکی از فروشنده‌ها رو فلک می‌کنن؛ بعد دستور می‌ده از ساعت 8 صبح اونارو فلک کنن!
به گزمه‌ها دستور می‌ده پاچه شلوار فروشنده‌هارو محکم با کش ببندند، بعد ماست‌رو از بالا می‌ریزن تو شلواراشون، از بالا هم شلواراشون‌رو با بند محکم می‌بندند، بعد هم به جارچی می‌گه: به همه‌ی فروشنده‌ها بگید ساعت 6 عصر بیان تا ماست قوام‌رو نشونشون بدم!!
ساعت 6 عصر هم كه آب ماست‌ها از شلوار رد شده بود و یه ماست سفت و چکیده، توی شلوارها باقی مونده بود...
قوام می‌گه: این ماست قوامه!! کیلویی 10 شاهی؛ بعد هم بدنِ نیمه جون فروشنده‌هارو می‌کشه پایین!
از اون روز اصطلاح «قوام اومدن» در آشپزی رایج شده و وقتی می‌خوان بگن که بذارید تا آب غذا گرفته بشه؛ می‌گن: «بذارید تا قوام بیاد»!
جمعه دهم آبان ۱۳۹۲ 9:8 سید حسام مزارعی

کشف قفس

چرا مردم قفس را آفریدند؟

چرا پروانه را از شاخه چیدند؟

چرا پرواز ها را پر شکستند؟

چرا آوازها را سر بریدند؟

پس از کشف قفس پرواز پژمرد

سرودن بر لب بلبل گره خورد

کلاف لاله سر در گم فرو ماند

شکفتن در گلوی گل گره خورد

چرا نیلوفر آواز بلبل

به پای میله های سرد پیچید؟

چرا آواز غمگین قناری

درون سینه اش از درد پیچید؟

چرا لبخند گل پرپر شد و ریخت؟

چه شد آن آرزوهای بهاری؟

چرا در پشت میله خط خطی شد

صدای صاف آواز قناری؟

چرا لای کتابی خشک کردند

برای یادگاری پیچکی را؟

به دفترهای خود سنجاقکی کردند

پرپروانه و سنجاقکی را؟

خدا پر داد تا پرواز باشد

گلویی داد تا آواز باشد

خدا می خواست باغ آسمانها

به روی ما همیشه باز باشد

خدا بال و پر و پرواز شان داد

ولی مردم درون خود خزیدند

خدا هفت آسمان باز را ساخت

ولی مردم قفس را آفریدند

قیصر امین پور

چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲ 23:5 سید حسام مزارعی

هوا ، هوای عاشقی

 
 جور دیگر باید دید ...
چتر ها را باید بست ...
زیر باران باید رفت ...
فکر، خاطره را ...
زیر باران باید برد ...
با همه مردم شهر ...
زیر باران باید رفت ...
دوست را زیر باران باید دید ...
عشق را زیر باران باید جست ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....
 
اولین باران پاییزی گوارای وجود.
 
دوشنبه ششم آبان ۱۳۹۲ 8:6 سید حسام مزارعی

نقل قولها

در پست های آغازین وبلاگ چند پستی را اختصاص به نقل قولهای همشهریان عزیز نمودیم . پست هایی که با استقبال دوستان روبرو شد و فرصتی دست نداد که پای صحبت باپی ها نشسته و به آن اضافه کنیم . با توجه به اینکه نگاشتن این نقل قولها به زمانی بر می گردد که تازه شروع به کار وبگاه بود و استقبال اندک ، بر آن شدم که یکبار دیگر به صورت اجمال این نقل قولها را در این پست تقدیم کنم ، امید اینکه مورد پسند طبع عزیزان واقع گردد .

قهر:

کیامو ( کیامرز) و قلی علی خان با همدیگر قهر بودند . به کیامرز می گویند بیا با قلی صلح کنید . در جواب می گوید :" آخه ایشان نه قلمی (سواد) دارند که در هنگام عریضه ای کمکم کند ، نه مالی دارد که در هنگام تنگدستی دستم بگیرد ، نه چوبی دارد که در هنگام دعوا کمک حالم باشد و نه قد بلندی که درهنگام مرگم به تابوت برسد . آخه این آدمی که هیچ نفعی برای من ندارد دیگر چه نیازی به صلح دارد."

گای چال :

 عمو سید رضا دوستی صمیمی ( پدر خداکرم ش.. ) داشت که البته سالها بود که مرحوم شده بود . در منزل خداکرم دعوت بوده و حسابی از پدرش تعریف می کند و تعریف خود را با این جمله تکمیل می کند : " بوات خیلی آدم خوبی بود الحق مثل گای چالی بود ".

وسواس:

 از مرحوم حاج سید ابوالحسن نقل است : " در نجف بودیم و در مدرسه درس می خواندیم .شاگردی خیلی وسواس داشت و در هنگام نماز در حالت اقتدا اینگونه می گفت : اقتدا می کنم به امام حاضر به عبای سیاه ، عرقچین سفید ،.... نه " و باز تکرار  میکرد . القصه ! چندین بار اقتدا می کند و دوباره شروع می کند غافل از آنکه امام به رکعت سوم رسیده بود .بالاخره خودش خسته می شود و می گوید : " اقتدا می کنم به این قرمساغ دیوث حالا خوب شد ؟ " امام متوجه می شود و پس از سلام نماز از او می خواهد دیگر هیچوقت به جماعت نماز نخواند و در منزل به صورت فرادا نماز را به پا دارد.

ادامه مطلب را بخوانید....

ادامه مطلب ..
یکشنبه پنجم آبان ۱۳۹۲ 0:14 سید حسام مزارعی

جملات قصار حضرت علی (ع)

 

ضمن تبریک عید غدیر به همه مسلمین جهان به خصوص همشهریان عزیز ، چند سخنی گهربار از مولایمان علی (ع) تقدیم می گردد .

۱.قَال عليه السلام : كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ
امام عليه السلام فرمود:

1.در فتنه‏ ها همچون شتر كم سن و سال باش!نه پشتى كه سوار شوندو نه پستانى كه بدوشند.


اين سخن از كلمات مشهور امام است.و پيش از شريف رضى ابو حيان توحيدى‏متوفاى سال 380 در كتاب‏«الامتاع و المؤانسه‏»ج 2 ص 31 آن را نقل كرده‏ است.

2.وقَالَ عليه السلام : أَزْرَىبِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَرَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ ضُرَّهُ، وَهَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ

2
.هر كس‏«طمع‏»در درون داشته باشد خود را حقير كرده.و كسيكه‏ناراحتيهايش را فاش كند بذلت‏ خويش راضى شده.و كسى كه زبانش رابر خود امير كند شخصيت‏خود را پايمال كرده است.

3.قَال عليه السلام : وَالْبُخْلُ عَارٌ، وَالْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَالفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَالْمُقِل ُ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ،
3. «بخل‏»ننگ است و«ترس‏»نقصان،و«فقر»شخص زيرك‏ را از بيان دليلش گنك مى‏ سازد.و شخصى كه فقير است در شهرش نيز غريب‏ است.
4. قَال عليه السلام : الْعَجْزُ آفَةٌ، وَالصَّبْرُ شَجَاعَ وَالْوَرَعُ جُنَّةٌ وَنِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى،
4. «ناتوانى‏»آفت است.و«شكيبائى‏»شجاعت.و«زهد»ثروت‏ و«تقوى‏»سپر و بهترين همنشين، «رضايت‏»و خشنودى است.
5. قَال عليه السلام الْعِلْمُ وِرَاثَه كَرِيمَةٌ، وَالاََْدَبُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ،
5.
«علم‏»ميراث گرانبهائى است و«آداب‏»لباس فاخر زينتى است ‏و«فكر»آئينه ‏اى است صاف.

ادامه مطلب ..
پنجشنبه دوم آبان ۱۳۹۲ 11:4 سید حسام مزارعی

دومين جلسه شوراي فرهنگي شهر وحدتیه پيرامون جشن بزرگ عيد غدير خم

دومين جلسه شوراي فرهنگي پيرامون جشن بزرگ عيد غدير خم  به رياست آقاي كشاورز در روز دوشنبه بعد از نماز مغرب و عشا در سالن كنفرانس شهرداري برگزار گرديد.

در ابتداي اين جلسه آقاي عبدالرضا بابااحمدي ضمن تبريك به مناسبت ايام دهه امامت و ولايت به سه نكته مهم اشاره كرد:

1-تنظيم اساسنامه به گونه اي كه حوزه كاري هر يك از مسئولين فرهنگي مشخص شود و كميته هاي مربوط به آن تشكيل شود.

2-ايجاد هيئت مركزي براي برگزاري مراسم اعم از ولادت و يا شهادت ائمه اطهار عليهم السلام.

3- معرفي فردي به نام رابط صدا و سيما به همراه دوربين و گزارش گر جهت پوشش  مسايل فرهنگي با محوريت انعكاس اخبار فرهنگي موجود درسطح شهر.

سپس سيد باقر حسيني-دبير بنياد عيد غدير- با اشاره به  فرازهايي از خطبه هاي  عيد غدير افزود:برنامه هاي خاص و متعددي براي جشن بزرگ عيد غدير در نظر گرفته شده است كه به بعضي از موارد مهم آن اشاره مي كنيم.

1-معرفي شدن شان و منزلت حضرت علي عليه السلام در دعاي ندبه توسط سيد باقر حسيني.

2-ايجاد مركز مشاوره اي براي پاسخ گويي به سوالات جوانان در مسجد سيد الشهداء.

3-برگزاري مراسم عيد در حسينيه اعظم با سخنران و مداح اهل بيت.

4-برگزاري مسابقه در روز عيد غدير خم با محوريت غدير.

عبد الرضا بابااحمدي در ادامه سخنان خود جهت سرعت عمل در تنظيم اساسنامه از هر يك از اعضاي فرهنگي خواست تا بسته پيشنهادي خود را در هفته آينده به همراه خود داشته باشند و رابط صدا و سيما جهت پوشش خبري هر چه زودتر معرفي شود.

دبير اجرايي تشكل فرهنگي در پايان از اعضا ي فرهنگي به جهت همكاري صميمانه با اين تشكل، تشكر كرد و موضوع جلسه بعدي را  تنظيم اساسنامه و تشكيل هيئت مركزي عنوان كرد.

پنجشنبه دوم آبان ۱۳۹۲ 7:57 سید حسام مزارعی

ابزار وبمستر

وبلاگ استت

| وبلاگ

ابزار وبمستر

آمارگیر وبلاگ

© مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)