مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی.

کارنامه فرهنگی /ادبی شهر وحدتیه در سال 97؛بیم ها و امیدها

 

سال ٩٧ را از هر زاويه اي ببينيم سال سال دلهره بود و اضطراب! سال كاهش كم سابقه ارزش پول ملي و مهمتر از آن از دست دادن ٣-٢ برابري قدرت خريد اكثريت قريب به اتفاق مردم ! سالي كه بيشترين دغدغه مردم نرخ ارز بود و قيمت پرايد و رب گوجه و ....!!! ولي بالاخره انسان، جوامع ، گروهها، انجمن ها و افراد به "اميد" زنده اند و اكنون گرچه در پايان سال در اوج روزمرگي و با طرح "ببينيم چه مي شود" به استقبال سال نو مي رويم اميد است سال جديد سال آغاز كاهش مشكلات كمرشكني باشد كه گرچه در سال ٩٧ شروع نشده بودند ولي در اين سال با سرعتي باور نكردني تشديد شدند. در اكثر مواقع مسائل فكري و دغدغه هاي اجتماعي نيز مستقيم و غير مستقيم تحت تاثير مشكلات اقتصادي جامعه قرار مي گيرند. در شهرمان خوشبختانه چند سالي است كه دو انجمن ادبي مشعلدار روشن نگه داشتن امور فرهنگي و ادبي و اجتماعي بصورت آهسته و پيوسته بوده اند. در بررسي كارنامه امور فرهنگي-ادبي شهر در سال ٩٧ شوربختانه به نظر مي رسد كفه "بيم ها"بر كفه" اميدها" مي چربد:

١-در اين سال جاي همكاري و تعامل بيشتر بين دو انجمن خالي بود.

٢-كيفيت و عملكرد هر دو انجمن نسبت به سالهاي قبل كاهشي به نظر مي رسد.

٣-پديده هاي نوظهور و تداوم دار كمتر فرصت بروز يافته اند.

٤-بخش عمده انرژي انجمنها به كميت تعداد جلسات برگزار شده و "كميت محوري"اختصاص يافت و حتي در اين زمينه هم كارنامه به نسبت سالهاي قبل احتمالاً كاهش ديده مي شود.

٥-افراد نسبتاً ثابت شناخته شده نيز -احتمالاً تحت تاثير مشكلات رو به تزايد روزمره-دچار كم كاري و كم بازدهي شدند.

٦-تحت تاثير مشكلات پيدا و نهان " دهباشي منطقه" جناب حسام مزارعي از انتشار دو هفته نامه مجازي" بردل" كه نقش مهمي در بازتاب امور فرهنگي در سطوح وسيع تري داشت و حتي از بسياري كارهاي فرهنگي ديگر چون امور كتابخانه هاي محلي و ... باز ماندند.

٧-تلاش شوراي شهر و برخي افراد علاقه مند براي باز گرداندن محل كارخانه برق اسبق و بانك ملي سابق براي امور فرهنگي و كتابخانه عمومي ...كه نقطه اي تاريخي، نوستالژيك و به نوعي پايگاه فرهنگي محل بود و طي روندي نه چندان قابل دفاع به اداره برق واگذار شده بود تاكنون ناكام مانده است.

ولي با اينحال:

١-موازي با افتان و خيزان رفتن دو بال ادبي شهرمان/دو انجمن ادبي، كلاسهاي فوق العاده مفيد داستان نويسي توسط شاعر شهير و دوست داشتني جناب آقاي حسين باقري برقرار گرديد كه اميد است دوباره در زمينه شعر سربرآورد.

٢-بعد از سالها تلاش و صرف وقت كتاب "از شهر توه تا وحدتيه"نوشته اديب و نويسنده و دبير بازنشسته مان جناب آقاي حسين جعفري چاپ و منتشر و در مراسم باشكوهي رونمايي گرديد كه خود در ايجاد حركتي فرهنگي در اين سالِ كم رمق،تاثير بسزايي داشت.

٣-در آخرين ماه سال كتاب ديگري از نويسنده ديگرمان جناب آقاي فقيه الاسلام( بعد از دو كتاب قبلي شان " روات" و" چمدان چوبي") به نام"صداي سكوت شب" منتشر و در شيراز رونمايي گرديد كه البته اميدواريم به اجازه و همت نويسنده و فرهنگ دوستان شهر چون كتابهاي نويسندگان قبلي شاهد رونمايي از آن در شهر نيز باشيم. كه اين رونمايي ها حركتهايي جريان ساز و مشوق نسل نو در گرايش به سمت كتاب و كتابخواني خواهد بود. "به اميد روزها و سالهايي روشن تر براي كشور و شهرمان"

 

دکتر عبدالرحمن بابا احمدي

 

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۷ 14:27 سید حسام مزارعی

"ترین" های شهر وحدتیه در سال 97

در این بخش تعدادی از ترین های شهر وحدتیه را در سال 97 به زعم گروه تحریریه بردل معرفی می کنیم :

• درخشان ترین چهره علمی سال 97 : دکتر پیام حیاتی

• مهم ترین افتتاح سال 97 : مجتمع فرهنگی مذهبی جنب حسینیه اعظم

• بهترین چهره ادبی سال 97 : حسین باقری شاعر و داستان نویس مطرح کشوری

• بهترین پژوهشگر سال 97: حسین جعفری بابت چاپ کتاب از توه تا شهر وحدتیه

رسانه ای ترین چهره سال 97 : هیبت الله سالاری ، نماینده ی فعال و مردمی شورای شهر

• بهترین کار تیمی شهر : گروه جهادی شهید قاسم بنوی ( رنگ آمیزی و بازسازی مدرسه پلنگی قبل از افتتاح مدارس ، کمک به مردم در هنگام کم آبی های تابستان )

• موثرترین و بهترین حرکت مردمی سال 97 : کمپین نه، به تیراندازی در عروسی ها

• مدال آورترین ورزشکار سال 97 : سعید زنگنه در رشته نینجیتسو

• بهترین هنرمند سال : هادی امیدیان ( برگزاری دو تعزیه در سال 97 / نمایش فدایی ولایت به مدت سه شب)

• بهترین بازیگران طنز سال : ایمان و شاپور شیخی

• فعال ترین چهره سال در زمینه راه اندازی همایش ها، اعیاد و مراسمات مذهبی و یادواره شهدا : هوشنگ خدادوست

• پرانعکاس ترین خبر سال : بستن جاده کمربندی به دلیل کم آبی و بحران آب شهر

• پربازدید ترین مراسم سال : تعزیه ظهر عاشورا

• معماگونه ترین خبر سال : تیراندازی به شهردار

• مهم ترین انتصاب سال : ایوب بنوی به عنوان سرپرست روابط عمومی شرکت نفت فلات قاره

• بهترین اتفاق هنری سال : نمایش فدایی ولایت و حماسه مجنون

• بهترین اتفاق فرهنگی سال : ثبت بازی " چو خم بالا " در فهرست آثار ملی

• معتبرترین مقام ورزشی سال: مقام دوم کشوری عبدالعلی ستوده خو در رشته تیراندازی با اهداف پروازی

• سخت ترین شرایط کاری سال: عوض دهقان در زمان بحران آب

• فعال ترین کانال و رسانه شهر : کانال شهر وحدتیه با مدیریت حامد معتمدی

• مناسب ترین اقدام سال مسئولین : نصب مخزن آب 5000لیتری دراوج بحران آب در تابستان 97

• مهم ترین مقام علمی بین المللی : مقام اول آی مت در مالزی شبانکاره و صداقت

• مهم ترین مقام علمی داخلی : زهرا جعفری ، سومی المپیاد نانو شیمی

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۷ 14:22 سید حسام مزارعی

نوروز نامه

 

سال نود و هفت خورشیدی با تمام خوشی ها و بدی هایش بالاخره آخرین نفس های خود را می کشد و داریم به استقبال بهار می رویم . گرچه سه ، الی چهارماهی هست که ما به رسم هر ساله در استان بوشهر به استقبال بهار رفته ایم – چه بهاری هم به نظاره نشستیم – اما اواخر اسفندماه که می رسد انسان را حالی دگر فرا می گیرد . اگر حال و هوای این روزای خود و مردم را بواسطه ی گرانی ها ، فقر ، اختلاس و ... زیاد خوش نبینی اما باز هم نوروز که فرا می رسد حال آدم دگرگون می شود چرا که فروردین پیام آور عشق و رویش است . موسم سرور است و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد . باز هم بردلی دیگر را ورق می زنیم و پنجاه و هشتمین شماره از آن را با افتخار پیشکش می کنیم . امید اینکه مطالب پیش رو که به عنوان مستندات سال 97 خورشیدی شهر وحدتیه می باشد مورد پسند طبع شما مخاطب ارجمند قرار بگیرد .

با احترام – سید حسام مزارعی

 

*******************

هزاران درود و ادب به پيشگاه همشهريان عزيزم در هر كجا كه هستيد .

سپاس خداي دانا را براي همه آفريده هايش

و يقيناً نوروز و بهار از زيباييهاي خلقت الهي است ؛ اينجانب به عنوان فرزند كوچكي از ديار پرافتخار وحدتيه آغاز نوبهار و حلول سال نو را خدمت همه شما تهنيت وتبريك عرض ميكنم .

 در آغاز بهار از خدا بخواهيم تا آن حال و احوال خوب و زيبا را به همه ما عنايت بفرمايد .

قراين و شواهد عالم نشان از سختيها و تنگناهاي روزافزون دارد؛ امّا يقين ميدانيم كه شمشير حقّ برّنده تر از هر شمشيري خواهد بود ؛صبر و پايداري در امور ، كوشش براي سازندگي وارتقاء فرهنگ كار وتلاش ، كسب و كار حلال و انساني ، پرهيز از اسراف و تبذير در تمامي امور؛كوشش براي ارتقاء اخلاق و مردمداري ، انديشه ورزي و دانايي محوري ،دوري از تعصبات و غرض ورزيهاي فريبنده و نامناسب ، حفظ وحدت ملّي و بومي ،همگرايي در امور عليرغم اختلافات جزيي و سطحي در عقايد .... از جمله مؤلفه هاي جبهه حقّ و حقيقت است ؛ از خدا بخواهيم كه ما را در ركاب حق و حقيقت قرار بدهد .

عزيزان همشهري و فرهيخته با هم و در كنار هم به تلاش و كوشش و جهاد براي حفظ و اعتلاي كشورمان ادامه دهيم و از خدا بخواهيم تا ريشه هاي " فقر ، فساد و دروغ و تباهي " را از اين مردم و از اين وطن پهناور بزدايد .

 

دکتر سيروس عباسي

نوروز ١٣٩٨ خورشيدي

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۷ 13:51 سید حسام مزارعی

یادواره سرداران و ۶۰ شهید سرافراز شهر وحدتیه

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین 

با حضور معاون سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح و تلاش وهمکاری همه جانبه مسئولین ، بسیجیان وشهروندان شهید پرور وحدتیه برگزار گردید:

 با حضور معاون محترم سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح و تلاش وهمکاری همه جانبه مسئولین وشهروندان شهیدپرور وحدتیه یادواره سرداران و ۶۰ شهید سرافراز شهر وحدتیه برگزارگردید.

به گزارش روابط عمومی شهرداری وشورای اسلامی شهر وحدتیه در روز چهارشنبه ۱۵ اسفندماه شهروندان،بسیجیان و مسئولین شهر وحدتیه به مهمانی لاله های سرافراز وکبوتران عاشق رفتند. این یادواره باشکوه که با شرکت پر شمار امت شهیدپرور و با تلاش،همت وهمکاری همه جانبه بسیجیان، هیئت های مذهبی و مجموعه شهرداری وشورای اسلامی شهر درمحل حسینیه اعظم وحدتیه برگزار گردید،دارای مهمان ویژه ای بود "سردار سنایی راد معاون محترم سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران "

دراین مراسم معنوی که باتلاوت قرآن واجرای موزیک توسط گروه موزیک منطقه دوم نیروی دریایی سپاه آغاز گردید،علاوه بر بسیجیان، اعضای هیات مذهبی، خانواده معظم شهدا وایثارگران، جانبازان، سرهنگ غلامپور فرمانده محترم ناحیه مقاومت بسیچ شهرستان دشتستان، امامان جمعه محترم شهرهای سعدآباد، دالکی، آبپخش وامام جمعه موقت وحدتیه، مهندس عباسی شهردار و کشاورز رئیس و سایرا اعضای شورای اسلامی وحدتیه، رستمی وانصاری فرماندهان حوزه مقاومت وکلانتری شهر، رئیس بنیادشهیدشهرستان وسایر مسئولین حضور داشتند. بیشترین حضور دراین یادواره را جوانان اعم از دختروپسر داشتند.

درابتدای مراسم سرهنگ غلامپور فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهرستان دشتستان ضمن تشکراز حضور چشم گیر امت شهیدپرور دراین مراسم وگرامیداشت یادوخاطره سرداران و ۶۰ شهید منطقه وحدتیه طی سخنانی به بیان خاطرات و نحوه حضور رزمندگان شهرستان درجبهه ها پرداخت واظهار داشت:در دفاع مقدس هشت ساله، حدود ۱۳۰۰۰ هزار رزمنده ازاین شهرستان درجبهه ها حضور یافتند که ۶۷۰ نفراز آنان به مقام شامخ شهادت نائل ، ۱۹۰۰ نفر مجروح و ۱۳۹ نفر نیز آزاده تقدیم آستان ولایت ومیهن اسلامی نمودند.

وی ادامه داد:این شهرستان مهد جلوه های ایثار وفداکاری است به نحوی که خانواده معظم شهید حسینی مقدم رادراین شهرستان داریم که ۶ شهید گرانقدر راتقدیم جامعه اسلامی مان نموده اند.

سپس مهمان ویژه این مراسم سردار سنایی راد معاون محترم سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح باتکریم وتجلیل از مقام شامخ شهیدان و عرض ارادت به خانواده معظم آنان،پشتوانه اصلی نظام اسلامی را فرهنگ عاشورایی دانست و افزود:در میان مولفه های قدرت ایران اسلامی بهتر، برتر و قوی تر از همه فرهنگ شهادت است که احیاگر این فرهنگ حسینی، امام راحل بودند.

سردار سنایی باذکر خاطراتی از دوران دفاع مقدس ادامه داد:قدرتهای بزرگ خصوصا آمریکا قادر به فهم ودرک روحیه ی شهادت طلبی ما نیستند و قصد دارند با حربه تحریم وفشارهای اقتصادی این فرهنگ ارزشمند را نابود کنند.ایشان بایادآوری اهمیت برگزاری یادواره های شهدا، خروجی وثمره این یادواره ها را اتصال جوانان به فرهنگ شهادت، ایثار و شجاعت دانست.

درادامه این مراسم که باحضور خانواده معظم شهدا وبسیحیان روستاهای شول وسرقنات برگزار گردید گروه سرود نوجوانان بسیجی پایگاه مقاومت شهید باهنر شهر وحدتیه به اجرای سرود زیبایی پرداختند که مورد توجه وتشویق حاضرین قرار گرفت. همچنین مداحی مداح اهل بیت آقای رازقی پور واجرای دکلمه توسط نوجوان بسیجی آقای تیمور نژاد برنامه های بعدی مراسم بود.

در پایان این یادواره نیز بااهدای لوح تقدیر وسپاس نامه ازجانب مسئولین حاضر به خانواده معظم شهدا از رشادت وفداکاری آنان تقدیروتکریم به عمل آمد.

جمعه هفدهم اسفند ۱۳۹۷ 12:9 سید حسام مزارعی

سومین اثر فاخر وکتاب گرانمایه همشهری فرهیخته جناب آقای فقیه الاسلام منتشر گردید

"صدای سکوت شب" (روایتی از دوران قضاوت)

سومین اثر فاخر وکتاب گرانمایه همشهری فرهیخته ونویسنده توانا جناب آقای محمدرضا فقیه الاسلام به نام "صدای سکوت شب" منتشر گردید. 

به گزارش روابط عمومی شهرداری وشورای اسلامی شهر وحدتیه،در پی این رویداد ارزشمند فرهنگی وافتخارآفرینی این نویسنده توانا ودر گفتگویی،جناب آقای فقیه الاسلام درخصوص محتوای این کتاب اظهار داشت:این کتاب روایتی است از سالیان متمادی و دوران قضاوت و خدمتم درسیستم قضایی کشور که درقالب کتاب فوق گرداوری ومنتشر شده است.

 استاد فقیه الاسلام ضمن تشریح انگیزه خویش از نگارش این کتاب که عمدتا اشاره به مسائل اجتماعی و قضایی دوران خدمت خویش می باشد، عواید حاصله از فروش این کتاب را منحصرا به امور فرهنگی و هزینه تحصیلی "محصلین کم بضاعت شهر وحدتیه" اختصاص داده و از مخاطبین محترم درخواست نموده اند تا در صورت مواجهه با هرگونه نقص و ایراد، نظر خود را به صورت پیام در اختیار مولف قرار دهند.

این استاد فرزانه با استقبال از نظرات وپیشنهادات همشهریان و مخاطبین شماره تماس ۰۹۱۷۱۲۱۰۱۶۹ را برای ارسال پیام معرفی نمودند.ایشان کتاب فروشی های شهر وحدتیه را محل عرضه واهدای کتاب تازه منتشر شده به خریداران و دوست داران کتاب ،همشهریان،خیران و علاقه مندان فرهنگ تعیین نمودند.

 اینک ضمن ارج نهادن به مقام شامخ این نویسنده توانا و همشهری فرهیخته وآرزوی توفیقات الهی همچنین تداوم گام برداشتن درمسیر و طریق فرهنگ و کتاب و همت وتلاش درراستای توسعه فرهنگی و رشد و نهادینه شدن مولفه های فرهنگی درسطح شهر وحدتیه، مراتب تقدیر،تشکر وسپاسگزاری مجموعه شهرداری وشورای اسلامی شهر وحدتیه را محضر ایشان معروض میداریم. اجرکم عندالله.

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۷ 21:46 سید حسام مزارعی

دورتر یا نزدیکتر می شویم ...

بنام نامی او که همیشه هست و فنا ناپذیراست

بنام خدا قصه، قصه آخرسال وپایان یک دوره از سال های پیش روی ماست و شاید اگر از زاویه ای دیگر بنگریم قصه ،قصه نزدیک شدن به خط پایان زندگی هست هرچه به آخر سالی که درآنیم می رسیم در حقیقت به خطوط وعلائم پایانی ماراتن زندگی نزدیک ونزدیکتر میشویم . کاش یاد بگرفتیم بجای برگزاری جشن وسرورهای همراه با خروار خروار آجیلات وتنقلات وسفره های رنگین ولباس های نو وشیک وماچ رو بوسی های آبدار،بمنظور گذر یکسال وآغاز سالی دیگر؛جشنی برپا میکردیم که سال گذشته را بدون هیچگونه رنجش خاطر،بدون دل شکستن ، بدون نادیده گرفتن اطرافیان و نیازمندان، بدون بی حرمتی و توهین کاش جشنی می گرفتیم بمنظور تعداد بیشتر دلهای بدست آورده ، بمنظور گذشت و بخشش هم از نظر اخلاقی و هم مالی ودستگیری به همنوعان از هر قشر و جماعت انسانی، کاش یاد بگرفتیم بیشترخطاهای خود را بشناسیم تا رویکرد بهتری نسبت به زندگی خود پیدا کنیم.اکنون که در حال گذر از یکسال دیگر هستیم بدانیم وفراموش نکنیم کجاها تاختیم ،کجاها باختیم، کجاها بی دلیل یا در توهم آتش زدیم وسوزاندیم و سوختیم وچه و در کجا ساختیم ؟ گاهی به پیرامون خوداندک توجهی داشته باشیم و نیم نظری به آنهایی که رفتن و برای همیشه راه غیرقابل برگشت را انتخاب کردند ما انسان ها موجوداتی آینده نگر هستیم و همیشه به زندگی به شکل یک داستان نگاه می کنیم، انتظار داریم که پایان خوشی در انتظارمان باشد. مغز ما پیشرفت را فقط در ازای جالب تر شدن داستان می پذیرد، و هیچ راهی جز این را متصور نمی شود، حقایق با نادیده گرفته شدن از هستی ساقط نمی شود.بیائیم همدیگر را دوست داشته باشیم گاهی فرصت بسیار بسیار اندک و یهویی خواهد شد .تا می توانیم چوب حراج بزنیم به محبت ،مهربانی ،دوست داشتن و ابراز آن،حواسمان باشدآنچه تاکنون اتفاق افتاده برچیزهایی که اتفاق خواهند افتاد اثرخواهند داشت در جشن امسال نیز کمی بیشتر وسواس بخرج دهیم و انتخابمان را با تغییر نسبت به سال قبل انجام بدهیم، انتخاب ملاک پیشرفت ماست. یادمان باشد فقط و فقط به خودمان فکر کنیم وچگونه انجام دادن رفتارهای صحیح را از خودمان شروع کنیم وتقویت گر انسانیت انسانی خودمان باشیم وآنرا قدر بدانیم.

 

حیدر مجدنیا

دوشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۷ 16:15 سید حسام مزارعی

بهار در زمستان 97 رویایی شهر من

مگر می شود از یادها برد بهار دلکش سال یکهزار و سیصد و نود و هفت خورشیدی را . می نگاریم که بماند در خاطره هامان اینکه اواخر مهرماه ، ویژه آبان 97 عجیب باران هایی را به نظاره نشستیم ؛و چه زیبا نوید بهاری بی نظیر را می داد . گرچه در ماه های بعد از حجم بارش ها کاسته شد اما بارش رحمت خداوندی کار خودش را کرده بود و " بَجَل " شد همان بجلی که کودکی ها به یاد داشتیم . می نویسیم که یادمان بماند بهمن و اسفندماهِ استانمان چقدر رویایی شد . اکثر مواقع هوا ابری و .... جالبه سوز سرما هم اذیت نکرد.

سال های سال بود که یادمان رفته بود این همه زیبایی های خدادادی را . اینکه از آخرین خانه مشرف به بجل ( تلمبه ی مرحوم سید اسماعیل ) زمین خدا را اینگونه سبز ببینیم . اینکه تمام کشاورزان به یمن باران های مهر و آبان زمین های خود را به زیر کشت گندم بردند . استان بوشهر شد تکه ای از بهشت که هر جایش قدم می گذاشتی سبزه ها سر به فلک گذاشته بودند . 

برای اینکه از گل های زیبای این روزهای طبیعت شهرمان بگوییم بهتر دیدم رجوع کنیم به کتاب چمدان چوبی حاج محمد فقیه الاسلام ، ص 55 ، آنجا که : 

"... عطر دم غروب شَدمبوها و مرمرشک ها ، گل های صورتی و آبی ریش بُزَک . دامنه های کوه و تُرشوک های کنار تخته سنگ ، طعم تند مُشکورک و دانه های ترش و شیرین کُنارهای کوهی . کوچ موقت اهالی به اشکفت ها و شب های پررعد و برق کوهستان . آب های جمع شده توی دره ها و گودی تخته سنگ ها . همهمه ی دم غروب بزها و کهره ها و پژواک هی های چوپان ها در دل کوهستان .

 

 

 

( عکاس : گودرز رحیمی ، اسفندماه 97)

شنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۷ 18:39 سید حسام مزارعی

پیش درآمد و دو دوازده الماسِ عیدانه

 

الف- پیش درآمد در بهمن ماه سالِ جاری( ۱۳۹۷خورشیدی)....در محلِ دائمی نمایشگاه بوشهر- نمایشگاهِ کتاب برقرار بود. ما( من وآقای علی یزدانی) نیز درتاریخ۱۴بهمن جهت بازدید راهیِ نمایشگاه شدیم و اشاره کنم که"آبیدل" عزیز هم دقایقی بعدبه جمعِ دونفره ما اضافه شدو سوبله شدیم و جسته و گریخته نیز چوبله می شدیم با اضافه شدنِ گاه به گاهیِ حسین باقری به جمع مان..... نسبت به سالهای قبل اصلن به نظر نمی رسید( از نظرکیفی و کمی)....اما یکی دونشربودندکه تقریبن شمه ای ازرونقِ قبل را یدک می کشیدند،و دکاپریوِ عزیز( علی یزدانی)-که روزِ قبل نیز به نمایشگاه رفته بودند و با کتابدارها و تقریبن داشته هایشان از طریقِ جاذبه و قدرتِ بیان و روابط عمومیِ قوی اش آگاهیِ نسبی پیدا کرده بود،باعث شد که بدونِ فوتِ وقت و یکراست به سراغِ همان غرفه ها که او می فرمود برویم. همانطور که کتاب ها را نگاه می کردیم و به شعر خوانیِ کتابدارِ صاحبِ ذوق( حتا شاعر)گوش می دادیم،علی گفت:تواین دو غرفه شما( من و آبیدل)هرچند کتاب که انتخاب کنید مهمان من هستید!( موردِ خوبی است که نصیبت شود یه نمایشگاهِ کتابِ تهران باهاش بری😂😂)این هم خوب بود و هم بد!..... خوب از این نظرکه پذیرشِ هدیه( آنهم کتاب)از طرفِ دوستی، ماندگارترین است. وبد،اینکه:درِ بازِ دیزی و حیایِ گربه- مانع می شد که انتخابِ بیشتری داشته باشیم..... بالاخره،دوجلد کتاب باحجمِ زیرِ۱۰۰صفحه و قیمتِ زیرِ۱۰هزار انتخاب وبرای هرسه مان( من و دکاپریو و آبیدل/ منهای مهندس باقری- خالقِ معشوقه درکشو، که سرش شلوغِ رونماییِ کتابِ دوستش سیامک برازجانی بود و کم پیشِ ما بود) ابتیاع گردید..... تعمدن به حجمِ و قیمتِ کتابها اشاره کردم تا با یک تیر دوسه نشانه بزنم و باشد که اگر روزی دیدید، خریدیدو خواندید- پی به ارزشِ معنویِ آنها ببرید و بدانید که کتاب چه گنجِ ارزانی است از نظرِ ریالی( در وانفسای قیمتِ سرسام آورِ اقلامِ خوراکیِ این روزهای این حکومتِ نازنین!) اما گران از نظرِ معنوی.... و حالا، با خوشحالیِ فراوان از این نظر که دستگیرم شده پس قله هایی از پشتِ کوه های رفیع( شاملو، نیما، اخوان، سپهری، آتشی و..../صالحی، شمس لنگرودی، احمدرضا احمدی و.....) دارند در دهانِ مِه استیلا خودنمایی می کنند،از کتابِ"نقشه ی فرار" محمد عسکری ساج" دو شعر به اشتراک می گذارم( به عنوان پیش درآمد). و در نزدیکای نوروز، از هردو کتاب،۲۴ شعرکِ ناب ( تحت عنوان دو دوازده الماس) باز به اشتراک می گذارم. و انتظار دارم آنگونه که من از خوانشِ شان لذت می برم شما نیز.... علی حسین چعفری( بیدل)

شنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۷ 11:2 سید حسام مزارعی

"یکِ یکِ یک/۱۱۱"

 

درساعت۲۱و۱۵دقیقه روزپنجشنبه نهم اسفندماه سال۱۳۹۷خورشیدی- درمحلِ دبیرستان امیرِ کبیر؛یکصد و یازدهمین نشست انجمن ادبی"باران" ایران/وحدتیه(مزارعی/بی برا)-با خوانشِ غزلی ناب(شهریاران را چه شد؟!)از خواجه ی شیراز، توسط پیرِ خَردِ اقلیمِ باران(باران ما)-جناب آقای"مجید کشاورز"(مستدام المشاعر) آغاز شد. سپس، درمبحثی زیبا وآموزشی،پیرامونِ زنده یاد استادعلامه "علی اکبر دهخدا" وکارِ شگرفش( تدوین فرهنگ لغت مشددالجلد)-مجددن جناب آقای کشاورز اینبار در کسوت، هیات و هم آینه ی یک استادِ تمامِ عیاربه سخنرانی وطرح بیاناتِ شیرین پرداختند. موجز،درحوصله ی جمع وبی مهوع...... برجسته هایی از بیانات دیشب استاد کشاورز پیرامون موضوع: *دو چیزِ دهخدا عجیب بود:

۱-اقدام به انجام کار( نوشتن)برای ساعات متمادی بصورت نشسته به روی زمین( درمیانِ ورق پاره ها) که سندِ مصور در پی خواهد آمد.

۲-استعمال سیگار پشتِ سیگار( سیگار به سیگار روشن کردن) مردی فرهنگی که با عقل جور در نمی آمد!

وقتی من در انگلستان مطرح کردم که تمامِ این کار( حجم وجامع بودن لغت نامه) کارِ یک نفراست، هیچکس باور نکرد شگرف کاری را که فقط از یک اعجوبه و غول برمی آمد! ( قرن۱۹بودوسیطره ی غول ها آخه!!) دکتر"شمس الدین ادیب سلطانی" *بعد از فردوسیِ کبیر، کسی همسنگ علامه "دهخدا" در خدمتِ فرهنگ میهن کار نکرده است. دکتر"سیاسی" *با تصویبِ چاپ لغت نامه ی دهخدا با اسپانسری وتوسط دولتِ فرهنگیِ وقت( درسال۱۳۲۶خورشیدی)-دهخدا،آقایان:دکترمعین، دکتردبیرسیاقی ودکتر جعفرشهیدی را بعنوان مسئول درتدوین این کار وصی وامین خویش به دبیرخانه معرفی کرد.ولی وسواس عجیبی روی کار داشت و گفت: فقط آنچه که من نوشته ام چیزی بدون مشورتم کم وزیاد نشود! البته ایشان( زنده یاد دهخدا)،ازتمام بزرگان ادبی/فرهنگی وقت( که کم هم نبودند)، خواسته بود که درنگارش و انتشارلغت نامه شرکت داشته باشند. * -درگرماگرمِ گفتمانِ بزرگان و سراپاگوشِ بقیه ی جمع( استثنائن این شب قلیل/بخاطرِ برنامه ها و ناهماهنگی های ناخواسته)-اماکیفی)، که الحق نوشیدن چای خوشرنگِ پا کفتری و تناولِ کیکِ تازه ی نرمِ تهیه شده، به سعیِ مدیر( جناب مزارعی)، که به شبِ زمستانی/ بهارِ اقلیم خاطره می شد،نوبت به پیرِخَردِ دیگرِ انجمن- جناب آقای حاج اکبر بابا احمدی رسید،تا دنباله ی همین موضوع( دهخدا و آثار)-از کتاب"امثال و حکم" فرازهایی را استادی کند.ودر دو مثالِ همسنگ: -آفتاب هرچقدرگرمترشود، غلام از این سیاهتر نخواهد شد. و -شب هر چه درازترشود، غلام( مبارک)ازاین سیاهتر نخواهدشد. که به نظروجه افتراق دارند، به بحث تخصصی پرداخت و مثلِ همیشه معلمی کردشاگردان و همقطاران کمِ شبِ۱۱۱ را..... - درفاصله،برای تنوع و ریکاوری ذهن هم که شده، جناب آقای"باقر نظری فرد"،شیریت کرده( باوجود نشستن پسِ کنجیلِ برادر خانمِ ارشد)حسِ نوستالژی(خاطره بازی)اش گُل کرد به اعتراف و عاشقانه ای زیر خاکی مالِ سالِ۱۳۵۳ را خوانش کرد مثلِ شیر بی نوشِ جانِ کَنجیلی و گُردِ مُسی.... ( البته باقرجان تا پیشِ افشای گزارشِ من پیش دستی کرده و شعر اکنون در فضای مجازی به خوانشِ بسیارها رسیده) * -از همان سالِ دیرِ شروع تا....همیشه درذهنم یک چیزی کم بود نشستهای انجمن را! مدیریت،تدارکات و روابط عمومی و تعاملات بین الانجمنی( انجمن های ادبی همسایگانِ استانی و بعضن فرا استانی)، کیفیت و کمیت اعضا به زعمِ من سرآمد، اما"حلقه ی مفقوده" داشتیم! یک منتقد/مدرس آکادمیک ( که از پدرومادربرای افراد یک انجمن واجب تر است) که رشک برانگیزمان کند در استان/ونارسیسم وارکشور( مثلِ خیلی مثبت و به ناحق منفی های دیگرمان!) تااینکه،وقتی شاعرجوان وهم شهری جناب آقای"حسین باقری"،خالقِ"معشوقه درکشو"(وآینده کتابهای دیگر)،پشتِ میزودم و دستگاهِ جایگاه انگشت به سرِ جیب زده( برند خودش/من کاشفِ ژستشم)ایستاد(یک سنگ همیشه نشسته معتبرو بی بدیل است و یک باقری"حسین" هم همیشه آنطوری ایستاده معتبر و بی بدیل)تا در مبحثِ شروع کرده ی سریالی و کِشدارِ:"دری به شعرِ سپید" را دردومین جلسه( نگارنده در جلسه ی اول متاسفانه غایب بوده ام و اگر گزارش شده بی خبرم)شروع کند، همه سراپا گوش شدیم...

جناب باقری در این جلسه، مقدمه ای پیرامون جهت ها و چگونگی شکل گیریِ شعرِ چالش برانگیزدهه ی۷۰ ایراد سخن فرمودند.سپس بطورِ مفصل،این جلسه شان را به ساختاروخصوصیات( فرم، زبان و...)شعرِتا اندازه ای غریب و مهجورِ در استان و خاصه برای"باران"،یعنی شعرِ"حجم"اختصاص دادند. واز کتابِ "لبریخته ها"ی استاد"یدا...رویایی"،از بنیان گذاران این سبک و قله ی رفیعِ این نحله' چند نمونه با شوقِ شاعریتِ از لب تراوشِ لذت ریخته خوانش کردند. و شعرِ مدرنِ نسبتن بلندی نیز حسین جان از خودشان خواندند و همه را به وجد آوردند، که نمی شد به افتخارش دست نزد، و ما همه دوبرابرِ حضور دست داشتیم خوشبختانه برای انجامِ این سهیم شدن در افتخار.... درست همان چیزی که نیازِ انجمنِ ما بود،بحثِ تخصصی شعربود- و حالا که "حلقه ی مفقوده" خود پیدا شده است، به زعمِ من، دیگر باران/بارانِ ما "جوان گربز" نخواهد بود. و دعوت می کنم/و دعوت می کنیم که شاعرانِ جوانِ شهرِ خاص نیز کاری کنند، که صاحب سخن اگر بخواهد هم، دیگر نتواند که بر سرِِ ذوق نباشد.... -تنها نماینده ی نسوانِ بانوان انجمن دیشب"خاتون"شان( خاتون نجفی) هم قرار بود شعر خوانی کند، اما داشتیم به ۲۳ نزدیک می شدیم و آقای بابا احمدی بلیتِ شبانه ی سیرِ آفاق به دیارِ خواجه( شیراز) داشتندو باید زودتر عکسِ یادگاری را می گرفتیم برای ثبت در پرونده ی انجمن و... -درپایان نیزپیشنهادِ "رونمایی از محل نشستها" ی جدیدِ انجمن، برای جلسه ی بعدی مطرح شد که دوستان مد نظر قرار بدهندو احیانن حرفی و نظری...‌‌ داشتیم می رفتیم/ در حیاط بودیم، که جناب آقای موسوی عضوِ همیشه حاضر که آن شب به ضرورتِ داشتنِ مراسم و در گیرِ درگذشتِ دامادو فامیلِ تازه در گذشته اشان ( که همینجا از طرف خودم و تمام اعضا صمیمانه بهشون تسلیت می گویم)، به خاطرِ لطفی که به انجمن دارند- فرصتی کرده بود که افتخارِ حضور در نشست را به ما بدهد، اما متاسفانه نشد که تمام و کمال در خدمت آن استادِ عزیز هم باشیم( علت غیبت استاد موسوی در عکسهای پیوستی انجمن هم به جهت همین دیر افتخار حضور دادن بخاطرِ آن واقعه ی ناگوار است).... جای همه ی دوستان نیامده خالی؛ و فرصتِ جبران هست که"بارانی" باشید... و من و من چه خوشوقت و خوشبختم؛ که نشستی کیفی بادرجه ی:یکِ یکِ یک" با شماره ی۱۱۱ را گزارش می کنم. پایدار باشید و روزهای تان به عشق...

 

علی حسین جعفری( بیدل) اسفند۹۷

شنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۷ 10:59 سید حسام مزارعی

درد دلی با دریا

درود بر همرهان وبگاه همدلی مزیری بی ورا 

امروز در وب گردی های روزانه ام به خبری رسیدم با عنوان "برگزاری جشنواره عرق طارونه در آبپخش" که واقعا مرا به فکر فرو برد . راستش رو بخواهید وقتی سر کار باشید و سکوت رادیویی حکمفرما و صد البته دریای بیکران و پهنه آبی پیش روی دیدگان ،شما را سوق به تفکر می کند . این تیتر خبر دقایق زیادی را از من گرفت و با خودم گفتم عجیب این آبپخشی ها خوش فکر هستند . مگر کاشان و قمصر به گلابش مشهور نیست ؟ مگر اردیبهشت رویایی مردم سراسر جهان را برای فصل گلاب گیری به آنجا نمی کشانند ؟ پس چرا ما سالهای سال از این نعمت خدادادی ، نخل ، که واقعا چیزی با عنوان دورریختنی ندارد از آن به طور کامل استفاده نمی بریم ؟ آیا هر ساله نمی شود در شهرهای دشتستان فصلی را با عنوان فصل عرق طارونه جهانی کرد ؟ جهانی پیشکش همین گردشگران داخلی را ویژه ایام نوروز که استان بوشهر واقعا پذیرای خیل عظیمی از هم وطنان هست، دریابیم .

در افکار خود غوطه ور بودم که به پیشنهادات حداقل سی آیتمی کانون توسعه رسیدم که سه سال پیش ( هر سال نیز تکرار کردیم ) به شهرداری و شورای محترم به صورت مکتوب تقدیم کردیم و گفتیم به غیر از معرفی شهر و ظرفیتهای آن در یکماه ( از20 اسفندماه ، روز وحدتیه ، تا حداکثر 20 فروردین ) ضمن ایجاد فضایی متنوع برای همشهریان و مسافرین نوروزی با موسیقی شبانه نسبت به غرفه هایی اقدام تا شهر را از طریق ظرفیتهای آن به دیگران بشناسیم . اما این اراده در مسئولین شهر هیچوقت نمود پیدا نکرد تا اینکه امسال از طرف مشاور شهردار در زمینه بانوان ،غرفه هایی با عنوان اولین نمایشگاه صنایع دستی افتتاح گردید و احتمالا مورد استقبال همشهریان نیز قرار گرفت . کار پسندیده ایشان گرچه همان چیزی بود که سه سال پیش از طرف کانون توسعه شهر وحدتیه ( البته خیلی گسترده تر)اما با یک کج سلیقگی همراه بود چرا که به جای دهه فجر می شد همین نمایشگاه را با این غرفه های شیکی که به پا کرده بودند در ایام عید می گذاشتند تا این ظرفیتها را به مسافرین نوروزی نشان می دادیم . بانوان محترم شهر نیز از این طریق بازارشان بیشتر رونق داشت .

دو ایده ی را برای مثال ذکر می کنم که به صورت مکتوب پیشکش به شهرداری کردیم . یکی غرفه نویسندگان و فرهیختگان همشهری که خوشبختانه در این سالها روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود و نسبت به فروش کتاب این عزیزان ضمن معرفی شهر اقدام می کردیم. در کنار این ،فرهیختگان دیروز و امروز را نیز معرفی می کردیم . پوستر هایی از زیباییها و آثار باستانی شهر را عرضه می کردیم .

دوم اینکه نمی دانم برای شما تا به حال اتفاق افتاده یکی از دوستان از استان های دیگر را میزبانی کنید و وقتی درخت نخل را ببیند دلش نخواهد آنطور که ما بالای نخل می رویم آنها هم تجربه کنند ؟ و چه ذوقی نیز می کنند . نمی شود در کنار پارک پارسه به نخلی با ارتفاع کم پروندی بست و یک نفر به قول خودمان مخ بُر را کنارش نهاد و هم ضمن آموزش و نشان دادن چطوری سالیان سال ما به صورت سنتی میوه شیرین نخل را داخل زنبیل کرده و به پایین سوق می دهیم ؟ 

متولیان محترم شهر روی سخنم با شما بزرگواران هست . متاسفانه در این سالیان سال آن چیزی که در ذهن ما حک شده نهضت آسفالت ، خراب کردن و باز کردن معابر ، دیدن اشیایی بی روح از جمله لودر ، ماشین پرس ، اتوبوسی که عجیب پشت آن را دوده گرفته در حالی که در جاده بین برازجان وحدتیه تردد می کند و نام وحدتیه هم روی آن ، بنز ، غلطک ، سنگ شکن ، و... البته در کنار چهره های نازنین شماها می باشد . 

دست شما درد نکند که چهره شهر را زیباتر کرده اید ( هر چند که هنوز دهاتی بیش نیست )و البته خیلی زحمت کشیده اید . خوشبختانه حال که مشاورینی را در کنار خود دارید که برایتان ایده پردازی کنند و البته در عمل نیز پای کار باشند لطفا ، لطفا یک نگاه به خیلی دور نمی خواهد کنید به همین شهر آبپخش کنید و یاد بگیرید که در کنار کارهایی برای بافت شهر به فرهنگ هم بها دهید . نکته جالب اینجاست که این کارهای فرهنگی آبپخش که سر زبان ها افتاد از زمان خود آقای عباسی که شهردار وقت آبپخش بودند رخ داد .

عزیزان برای یک مدت هر چند کوتاه آسفالت و خراب کردن و ...را کنار بگذارید و به فرهنگ و کارهای زیربنایی فرهنگی بپردازید . قلکی بردارید و پول هزینه های آسفالت و ... را جمع کنید و مجتمع فرهنگی که سالیان سال هست قولش داده شده تمام کنید . به افراد فرهنگی که بدون هیچ چشمداشتی در راستای خوشنامی شهر قدم برداشته اند بها دهید . آنها بودند و هستند که جور غفلت کارهای فرهنگی شماها را به دوش کشیدند و البته خیلی وقت ها نیز از کار آنها به نام خود سود بردید. 

چهارشنبه یکم اسفند ۱۳۹۷ 8:57 سید حسام مزارعی

ابزار وبمستر

وبلاگ استت

| وبلاگ

ابزار وبمستر

آمارگیر وبلاگ

© مزیری - بی ورا( MOZIRI- BEYVARA)