چگونه مطالعه اثربخش داشته باشیم؟( گاهنامه دوازدهم اردیبهشت ماه)
ضمن عرض تبریک یازدهمین سالگرد وبگاه همدلی مزیری بی ورا به اهل قلم و اندیشه و کتاب شهر عزیزم، به ویژه حسام عزیز که با همت و تلاش و پشتکار و استمرار مثال زدنی اش علم فرهنگ مطالعه و نوشتن را بر پا نگه داشته است.
قطعا این وبگاه چشمه ای است جوشان و خروشان، و نهالی که کم کمک تبدیل به درختی تنومند خواهد شد. و ثمره آن را به فصل خودش خواهیم دید. گر چند هم اکنون هم جلودار این مقوله مهم است.
امیدوارم وبگاه بتواند نقش پررنگ تری در تغییر نگرش و بینش همشهریان نسبت به کتاب و کتابخوانی بوجود بیاورد.
*******
بدون شک موتور پیشران رشد در هر جامعه بالنده ای، مطالعه هدفمند و اصولی است. مسئله ها، دردها و مشکلات یک جامعه با آگاهی و اندیشه ورزی واقعی است که درمان می یابد و گرنه ما دچار چرخه باطل طرح های بدون فکر و سطحی میشویم.
و چیزی به جز اتلاف زمان، هزینه، و اعتبار نصیب جامعه نخواهد شد.
دردی که جامعه امروز ما درگیر آن شده درد بی تفاوتی، بی فکری، سطحینگری و هیجان مداری است. این درد به خصوص در سطوح کلان مدیریتی به وضوح آشکار و نمایان است.
به نظر میرسد تنها راه چاره درمان این درد گسترش آگاهی و تغییر بینش و نگرش تک تک اعضای جامعه باشد.
حال برای این تغییر چه باید کرد؟
چه کسی مسئول است؟
پاسخ روشن است:
کلکم راع و کلکم مسئول.
هرکس در هر جایگاهی که هست مسئول است.
یکی دیگر از دردهای ما هم این درد بی مسئولیتی است. عادت کرده ایم در نقد هایمان همه را مسئول بدانیم به جز خودمان.
همه از دولت، مجلس، سیستم آموزشی.. مقصر هستند.
البته قطعاً هستند و نقد این محافل به جای خود باقی است اما به نظر میرسد پرسش اصلی این باشد:
نقش و سهم من به عنوان عضوی از جامعه چیست؟
آیا تا به حال به نقش خودمان فکر کرده ایم؟
آیا تا به حال خود را مقصر وضع موجود دیده ایم؟
مادامی که حق را به خود و دیگران را مقصر جلوه دهیم همین آش و همین کاسه است. همانطور که من حق دارم دیگران را مقصر بدانم باید برای دیگران هم این حق را قائل باشم که سهم خود را نپذیرند. اگر همین یک مسئله حل شود کلی از مسائل ما حل خواهد شد.
اگر هر فرد مسئولیت خود را به عهده بگیرد و از بار مسئولیت شانه خالی نکند فضای جامعه فضای صدق و درستکاری میشود. اما چگونه باید این اتفاق بیفتد؟
آگاهی.
حلقه مفقوده اولیه آگاهی ست. جامعه امروز دچار آگاهیهای ساندویچی و کپسولی شده است. عمق آگاهی بسیار ناچیز و وسعت آنها بسیار طولانی است. از هر دری که سخن بگوییم نکته ای در آستین داریم. نکته ای که احتمالاً از یک پیام در واتساپ یا یک کلیپ در اینستاگرام شنیده ایم و توهم دانایی ما را در سیطره خود قرار داده است. و همین توهم باعث میشود خود را محق بدانیم و دیگران را مقصر وضع موجود جلوه دهیم.
فکر میکنم برای حل این مشکل نمی توان نگاه جزء نگرانه داشت. شبکه ای از مسئله هاست که باید کار شود . پژوهش شود. (البته نه پژوهش هایی که از خیابان انقلاب یا کافی نت های سر کوچه تهیه می شود).
ریشه تمامی این مسئله ها عمق بخشیدن به آگاهی و بینش افراد است. اینجا مطالعه و تفکر خودنمایی میکند. جامعهای که از تفکر خالی شود هر بلایی را میتوان بر سر آن آورد.
قطعاً فرماندهان این نبرد، فرهنگیان ، کتاب بازان و کتاب دوستان هستند.
اگر می خواهیم عمق آگاهی جامعه و کیفیت آن بیشتر شود باید مطالعه بخشی از زندگی واقعی اعضای جامعه شود.
حال سوال اینجاست کدام مطالعه و با چه روش و کیفیتی میتوان این مهم را به سرانجام برساند؟
آیا مطالعه در شرایط کنونی این نقش را ایفا می کند؟
آیا مطالعه می تواند به حل مسائل خرد و کلان کشور کمکی کند؟
داده های موجود این امر را تایید نمی کند.
مطالعه نتوانسته وظیفه ذاتی خودش را انجام دهد احتمالاً مشکل در برخورد ما با کتاب باشد.
اگر قبول کنیم که کتاب نقش درمان را برای ما باید ایفا کند این به آن معنی است که قبول کرده ایم، کتاب دارو و کتابخانه داروخانه است.
وقتی من دچار یک بیماری می شوم و به مطب می روم میگویم آقای دکتر لطفاً دارویی برای فلان درد من تجویز کنید.
دقیقا مشکل همینجاست. ما وقتی به کتابفروشی می رویم کجای این وجود درد میکند که قرار است با کتاب درمان شود.
وقتی یک مدیر به کتابخانه می رود کجای سازمان او درد می کند که قرار است با کتاب درمان شود؟
در سطوح مختلف کتاب باید نقش درمان را برای ما ایفا کند.
حدوداً یک سالی است بر روی این موضوع تحقیق کردهام که بسیاری از کتابخوان های ما هم نتوانستند آنگونه که باید از این طلای کاغذی بهره بگیرند.
معمولاً ما بدون هدف در قفسه ها پرسه می زنیم و از هر کتابی خوشمان آمد آن را انتخاب می کنیم.
البته این روش هم آثار مثبتی به همراه دارد اما به نظر می رسد برای آن رسالتی که کتابخوانی برعهده دارد کافی نباشد.
باید مطالعه را هدفمند کنیم.
من اسمش را مطالعه کاربردی گذاشتم . مطالعه کاربردی کمک می کند مسائل زندگی ما، مسائل سازمان ما و مسائل کشور ما حل شود.
ما رشد می کنیم، تغییر می کنیم و آثار مثبت اطلاعات را در جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی خود مشاهده میکنیم.
مهمترین اصل در مطالعه کاربردی انتخاب کتاب بر اساس اهداف و مسئله هاست.
مشکلی که داریم این است که فکر میکنیم مطالعه از زمانی شروع می شود که پشت میز می نشینیم و کتاب را باز می کنیم!
مطالعه یک جریان مستمر در زندگی است. رودخانه ای است به طول بی نهایت. نه حتی طول این هفتاد سال زندگی ما که اگر اینگونه بود اکنون اثری از سقراط ها و بوعلی ها و حافظ ها و سعدی ها نبود. همانطور که اینها تا ابد هستند. در واقع افکار آنها است که زنده اند و جاری.
فکر ها نمی میرند.
اولین قدم در مطالعه کاربردی انتخاب هدف است. این کتاب قرار است کدام مشکل ما را حل کند؟
باید لیستی از اهداف زندگی را تهیه کنیم. حال برای رسیدن به این اهداف مسئله هایی داریم. نیازها و کمبودهایی داریم.
حال متناسب با این نیازها دست به انتخاب کتاب می زنیم. اینجا کتاب میتواند نقش درمانی خود را ایفا کند.
ممکن است یکی از اهداف ما تربیت صحیح فرزند باشد . برای اینکه فرزندم را خوب تربیت کنم مسائل و مشکلاتی دارم . یکی از این مشکلات جنگها و دعواهای من و همسرم است. هدف مشخص شد مسئله مشخص شد حال کتابی با موضوع ارتباط موثر با همسر انتخاب می کنم.
بر اساس مسئله ها کتاب را انتخاب می کنیم .مطالعه برای ما جذاب می شود چون می توانیم اثر مثبت آن را در زندگی ببینیم.
حال هنگام مطالعه باید قوه تصمیم گیری ما فعال شود. هر فصلی را که مطالعه می کنیم نکاتی را فرا می گیریم.
یک راهبرد کلی برای مطالعه هدفمند این است که هنگام شروع با سوال و هدف مشخص وارد شویم و هنگام خروج با تصمیم مشخص.
با مطالعه این کتاب و نکاتی که فرا گرفتیم چه تصمیمات جدیدی گرفتیم اگر مطالعه منجر به یک تصمیم نشود کاربردی نخواهد شد و اثر واقعی خودش را در زندگی نخواهد گذاشت.
وقتی با یک سری تصمیمات، کتاب را به پایان برسانیم احساس مفید بودن این کتاب در ما بیشتر میشود. آن چیزی که دوباره ما را به سمت کتاب سوق می دهد احساس های ماست اگر احساس ما منفی یا خنثی باشد تمایل ما نسبت به مطالعه کمرنگ تر می شود.
مطالعه کاربردی مبحث گستردهای است. انشاءالله در یادداشت های بعدی ابعاد دیگری از این مقوله و بار بر زمین افتاده را تشریح می کنم.
به امید آن روز که بدون مطالعه سر بر بالین نگذاریم.
رحیم دوستکام
شنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ 8:55 سید حسام مزارعی