دکان داران و دوره گرد های دهه سی و چهل ولات ، بخش دوم
سلام
از فعالین مغازه داری در بخش بی برا و مزارعی
(بخش دوم)
همانطور که در بخش نخست گفتیم در قدیم به دلیل نبود پول ، معامله بیشتر به صورت کالا به کالا بود. به نقل از حاج کاظم صداقت صد سال پیش شخصی در ولات یک قطعه زمین به مساحت 4000 متر را به یک عدد مِلکی معامله کرد. در روستا، پول رایج سکه بود. شاهی، دو ریالی و یک ریالی، اسکناس کم بود. معامله تخم مرغ هم بود دونه ای یک شاهی که بعد از چند سال دو شاهی شد.می توان آغاز شروع دکان ها را در بی براء از سال 1318 ذکر کرد.
۱. «دی بریم کل شه مراد»، دهه سی و چهل در سمت بی براء، نزدیک مسجد کل خداکرم ( نقل از مشهدی محمد احمدی)
۲. « اسماعیل تأمل»، دهه سی و چهل در سمت بی براء، نزدیک مسجد کل خداکرم که عطاری، خشکباری و نفت در شیشه به قیمت ده شاهی
۳. «میش خدارحم بنوی»، دهه سی و چهل در سمت بی براء،خشکباری
۴. «دی حاج عبدالله مؤذن»، دهه سی و چهل در سمت بی براء،خرازی
۵. ،«سید محمد شجاع»، دهه سی و چهل در سمت بی براء،خشکباری
۶. «پولاد فولادی»، دهه سی و چهل در سمت بی براء،پارچه فروشی
۷. «رضاکرمپور»، دهه پنجاه در سمت بی براء،خشکباری، جنب مسجد حاج مراد
۸.« حیدر زارعی»، دهه سی و چهل در سمت بی براء،خشکباری جنب مسجد حاج مراد
۹.« موسی اسماعیلی»، اوایل انقلاب در سمت بی براء،خشکباری
۱۰.حاج کرم آبخو « کرم احمد» ، دهه سی و چهل در سمت بی براء، پارچه فروشی داشت ، جنب منزل رستم خان
۱۱.مواد غذایی حاج رضا حسن زاده(رضا حاج بریم)، از قدیم ترین دکان ها در بخش خشم کانه،جنب منزل حاج عباس کعلی
۱۲. «غلامعلی سمنانی»، اوایل انقلاب در سمت بی براء،خشکباری
۱۳. مرحوم آسید جواد موسوی . در دهه چهل در کنار مدرسه کاوسی و سر راه دانش آموزان، دکان ایشان محل خرید دانش آموزان بود و به نقل از پدرم شیرینی می فروخت.
۱۴. مرحوم اوسا داراب ومحمد حسن گدا هم به حرفه نجاری وساخت برداله وانواع واقسام حیلو ومختک وغیره می پرداختند که واقعا درنوع خودش بی نظیر بودند .
۱۵. مرحوم شیخ محمد بابااحمدی . اولین خیاط و مهم تر از آن اولین شیرازه بند ولات . همچنین اولین قهوه خانه سر راهی نیز در ولات به ایشان تعلق دارد. ضمنا مکتب خونه هم داشت که به نقل از ابوی ، پدربزرگم آسید منصور جزو شاگردان ایشان بوده.
۱۶. دکان حاج حسین اسماعیلی فرزند اسماعیل که دکان خشکباری و پارچه داشت . ۱۳۳۰
۱۷. کعلی کرم علی پور ( مشهور به ماتم دار) مغازه خشکباری داشت.۱۳۴۰
۱۸. دکان حسین مزارعی فرزند محمد حسن ، تره باری و خشکباری ، ظروف و ملزومات ،لباس ، ۱۳۴۲
۱۹. دکان اسماعیل پاسالار ( ف احمد). دکان تره باری و خشکباری ۱۳۴۲
۲۰. دکان حاج الله کرم باقری ، مغازه خشکباری، ۱۳۴۰
۲۱. دکان علی سعادت پور فرزند صدیف، خشکباری و تره باری, ۱۳۵۰
۲۲. دکان حاج عوض صدیق، خشکبار ،کفش ، وسایل کشاورزی ،۱۳۴۵ . کفش های داملاب سیاه و دی اچ هامون در کودکی ها و دهه شصت رو از این دکان تهیه می کردیم.
۲۳. اولین نانوایی ولات توسط مرحوم علی شبانکاره یا علی حاج باقر در روستای مزارعی دایر شد. مکان آن در منزل حاج مندنی پاسالار ، اوایل انقلاب (نقل از حاج سید قاسم موسوی)
۲۴. دکان قصابی حسین شهباز ، ۱۳۳۵
۲۵. قصابی شهباز زال پور فرزند کا رستم ، ۱۳۴۵
۲۶. خیاطی سید اسماعیل علوی فرزند سید هاشم، ۱۳۴۰
۲۷. کپسولی حاج محمد حسن هادی پور
۲۸. دکان فتح الله صمیمی
و در پایان یادی کنیم از دکان های دهه شصت هم سن و سال های خودم سر راه مدارس که در ذهن دانش آموزان ریز و درشت آن زمان به یادگار مانده است:
ابتدا از خشم مزیری که خودم مدرسه می رفتم .از خانه فرهنگ شروع کنیم و شاگردان این مجموعه و دبستان طالقانی که روبروی هم بودند. یک گاری بود مربوط به یدالله محمودی جلوی در فرهنگ که همه چیزی از بسکویت، آبنبات، سیاه دونه تا ناخن گیر و نه و سوزن داشت . همچنین مغازه ابول کازرونی که « حلوا راشی» ی خوشمزه ای داشت. یادتون هست نحوه سرو حلوا راشی چگونه بود؟ یک برگ کاغذ دفتر نوشته شده از سال های قبل رو قیف شکل می کردند و در اون حلوا راشی می دادند.
جلوی مدرسه هفده شهریور مغازه خدابیامرز معصومعلی بارگاهی بود و مغازه مرحوم علی ناز ریشی ،روبروی مدرسه خیام نیز مغازه خدابیامرز آم جمه و کنارش هم نوشت افزاری آحسین آسید حاجی. ( یادتون به برگه امتحانی خط دار، دو برگی با حاشیه آبی رنگ که بالای آن نیز با خط آبی نام، نام خانوادگی و درس و ... هم چاپ شده بود ،میاد؟ )
روبروی دبیرستان هم که مغازه دی خداکرم پدیدار بود .
راستی در کنار اینها یادمون نره از مغازه حسن حیاتی و آن « بنک های ترد و خوشمزه اش» که دقیقا همانطور که حلوا راشی به دستمان می دادند، بنک نیز در "قاغذ" قیفی شکل می دادند.
مدارس دخترونه و پسرونه همه یک جا بودند و بالطبع این مغازه برای همه دانش آموزان دهه پنجاه و شصت و. بعدتر خاطره انگیز. باقی مانده است.
از دوست عزیز مصطفی بهبهانی کمک گرفتم که از دکان هایی بگوید که اواخر دهه پنجاه تا دهه شصت در مسیر دانش آموزان سمت بی برا بود .
"از جمله مغازه هایی که اواخر دهه 50 و دهه 60 در مسیر رفت و آمد دانش آموزان بودند، میتوان به دکان : مرحوم حیدر زارعی، موسی اسماعیلی، غلامعلی سمنانی، دی محرضی محکریم، مرحوم اسماعیل حياتي، بلال مبارکی(درمسیر مدرسه مهدیه)، یدالله مرادپور با اون بنک های خوش طعمش و علی سمنانی با آن یخ در بهشت بسیار دلچسب و خاطره انگیزش، نام برد".
از دوره گردها
۱. آم کلسین . صندوقی پلیتی داشت اهل کازرون که در کوچه پس کوچه های ولات با صدای بلند داد می زد: « اساسای خرازی» . این عبارت برای دانش آموزان خردسال دهه چهل در مدرسه کاوسی تکیه کلامی شده بود و ادایش را در می آوردند. ( ابوی)
۲. ماهی فروشی بود اهل مهدواد که در دهه چهل اون هم دوره می گرفت و می گفت : « های موی قباد»
۳. زنده یاد حاج عوض منفرد اهل سرخره( سراج آباد) که با اربانه یا همان گاری بسته به پشت الاغ ، پارچه های رنگ و وارنگی می آورد و می فروخت.
۴. جوادی عطار. دوره گردی که با الاغش از سمت « بنو » می آمد و بیینزه ، قند گینجه، تمر، سیاهدانه، راجونه و... می فروخت.
۵. علیشاه از سعدآباد . هندوانه فروشی که از سعدآباد و اطراف هندوانه می آورد و می فروخت و نکته جالب اینکه هندوانه به خیار سرد مشهور بود.
در پایان تشکر می کنم از همه عزیزانی که در جمع آوری این اطلاعات همراه شدند. عزیزانی از جمله: حاج محمد حسین نجفی، حاج سید قاسم موسوی، ایوب علی پور، دکتر محمود موذن، مصطفی بهبهانی، حاج کاظم صداقت و پدر بزرگوارم.