پسا کرونا و آغاز نشست انجمن ادبی باران وحدتیه(126)
پسا کرونا و آغاز نشست انجمن ادبی باران وحدتیه(126)
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
شب نهم تیرگان هزار و چهارصدویک، ستارهی تیشتر تازه از کوه گیسکان بالا آمده بود و شب را بر سر دشتستان میکشید،ستارگان دیگر پیش و پس آن ستاره هر کدام به جلوهگری بر چترهای نخلستان و گز و بیشه نورافشان بودند.
تیشتر سوار بر اسبی زرین یال و زرین گوش در کرانههای آسمان دیو اپیوش را جستجو میکرد تا کجا او را سوار بر اسپی سیاه و دم افشان ببیند و با وی مصاف دهد.
نبرد تیشتر و اپیوش در تیرماه سرنوشت ساز است اگر تیشتر پیروز شود"ترسالی" است.
جوانهها میروید،سر شاخهها سبز میشود، گاوان و گوسپندان،بزها و شترها می زایند،نان فراخ است و آبها روان و اگر اپیوش پیروز شود"خشکسالی"است.
زاد ولد کم، سرچشمهها خشک،نخلها پژمرده، نان تنک و...
در این شب، بارانی ها به امید پیروزی تیشتر و بارش و شکوفایی و سرسبزی از گوشه و کنار به سوی سالن اجتماعات کانون پرورش فکری شهر #وحدتیه حرکت کردند تا پس از دوسال و اندی دور هم جمع شوند و یک سدوبیست و ششمین نشست شبانهی انجمن فرهنگی، ادبی و هنری باران را برگزارکنند.
که این نشست به شکلی جشن پیروزی بر بیماری منحوس و جهانگیر کوید١٩ هم بود.
بارانی ها دور هم جمع میشدند تا بگویند،بخوانند و به یاد دوستانی که دیگر در میان ما نیستند ولی یاد و خاطراتشان جاویدان است سخن بگویند و گفتند و درود به روان پاک درگذشتگان فرستادند و برای آنان فاتحه خواندند و طلب آمرزش
نخست آقای بیدل با خواندن قطعه شعری نشست را آغاز کرد.سپس عضو نوجوان انجمن، خانم کرمپور،بهمناسبت جشن تیرگان و آرش کمانگیر بخشی از شعر زندهیاد، سیاوش کسرایی را چنین خواند:
...آري آري زندگي زيباست
زندگي، آتشگهي ديرنده پابرجاست
گر بيفروزيش، رقص شعلهاش در هر كران پيداست
ور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست
پیر مرد آرام و با لبخند
کندهای در کوره ی افسرده جان افکند
چشمهایش در سیاهیهای کومه جست و جو میکرد
زیر لب آهسته با خود گفتگو میکرد
زندگي را شعله بايد برفروزنده
شعلهها را هيمه سوزنده
جنگلي هستي تو اي انسان
جنگل اي روييده آزاده
بیدریغ افكنده بر روي كوهها دامان
آشيان ها بر سرانگشتان تو جاويد
چشمهها در سايبان هاي تو جوشنده
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان
زندگانی شعله میخواهد صدا سر داد عمو نوروز
شعلهها را هیمه باید روشنی افروز
زندگي را شعله بايد بر فروزنده
شعله را هيمه سوزنده
آري آري زندگي زيباست
زندگي، آتشگهي ديرنده پابرجاست
گر بيفروزيش، رقص شعلهاش در هر كران پيداست
ور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست...
سپس آقای حسین جعفری به جایگاه دعوت شد و ایشان پس از ذکر نام خدا و خواندن چند آیه از قرآن مجید شهادت امام نهم، حضرت جواد(ع)را تسلیت گفت و جملاتی در مورد این که حضرت جواد،جوانترین امام شیعیان است سال ۱۹۵ق متولد شده سال۲۲۰ق به شهادت رسیده دورهی امامت حضرت جواد ۱۷سال بوده از هشت سالگی به امامت رسیدند و با وجود سن کم پاسخگوی مشکلات شیعه بودند در زمان مأمون و معتصم میزیست و با زهر به شهادت رسید بارگاهش در کاظمین است.
آنگاه در مورد جشن تیرگان، آب ریزان و جشن قلم سخن گفت.
سپس آقای حسین نظری فرد به جایگاه دعوت شدند و با بیان دو پرسش در مورد شعر سخن گفتند و بعد از ایشان، آقای حاج سید عدنان مزارعی(مدیر انجمن باران)به جایگاه دعوت شدند و ایشان در مورد عملکرد انجمن و برنامههای آتی و انتشار دوبارهی نشریه باران به صورت مجازی سخن گفتند و با پیشنهاد آقای گودرز رحیمی(معاون انجمن)با خواندن چند رباعی و تشویق حاضرین وقت را به دیگران سپردند.
سپس آقای حسین مزارعی به جایگاه دعوت شدند و ایشان در مورد شعر و ادبیات با رويکرد هنری سخن گفتند و در پایان پیشنهادهایی در بهتر شناساندن انجمن ادبی باران بیان کردند.
بعد از ایشان، شعرخوانی اعضا شروع شد که نخست،آقای حاج اکبر بابااحمدی شعری با اصطلاحات و واژگان دنیای مجازی و تلفن همراه خواندند و سپس خانمها مبینا دانشمند و رقیه بنوی باهم شعری را جمعخوانی کردند.
آنگاه خانم زال به جایگاه دعوت شد و دو قطعه شعر سپید خواندند و در ادامه آقای حسین نظری فرد شعری در یادبود خانم مشتری، مادر خورشید عجم و چاری سازی برای دبستان کاووسی مزارعی خواندند و در ادامه حسین جعفری، بیدل، گودرز رحیمی شعرخوانی کردند و آقای غلامرضا زال تصنیف زیبایی بدون موسیقی اجرا کرد.
حاضران در جلسه آقایان حاج سید قاسم موسوی، سید مهدی دانش، سجاد دانشآموز و خانمها عهدیه کاووسی با دختر گلشون رها کرمپور، فرشته کاووسی، همگی اعضای انجمن باران
از جمله شرکت کنندگان این نشست بودند. پایان بخش این نشست گرفتن عکس یادگاری بود.
تهیهکننده گزارش: حسین جعفری