به دنبال خودم
|به دنبال خودم!|
می گوید: خودم با من قهر کرده.
می گویم: یعنی چه؟!
می گوید: از بس بین خودم و دیگری، خودم را نادیده گرفتم قهر کرده.
می گویم: خب، خودت را نادیده نگیر.
می گوید: اگر به خودم برسم دیگری را چه کنم؟
می گویم: خودت مهم تری یا دیگری؟
می گوید: خودم مهم هستم، ولی دیگری هم مهم است.
می گویم: نمی شود که هم خدا را خواست هم خرما را.
می گوید: اگر به خودم توجه کنم، دیگر دیگری نمیماند.
می گویم: چرا این قدر دیگری برایت مهم است؟
می گوید: بدون دیگری زندگی معنا ندارد.
می گویم: پس خودت چه؟
می گوید: خودم سال ها رها شده، دیگر عادت کرده به این رها شدگی.
می گویم: رها شده یا رهایش کرده ای؟
می گوید: به هر حال رهایی که خوب است.
می گویم: رهایی خوب است، اما نه این رهایی.
می گوید: خودم را به دست سرنوشت سپردم، از او مراقبت می کند.
می گویم: اگر سرنوشت برایش بد بخواهد چه؟
به فکر فرو می رود، بلند می شود تا خودش را پیدا کند.
سیده نصرت شجاعی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴