برای پدر
بنام خدا
پدر...
خداوند در سوره بلد به "پدر" سوگند ياد ميكند:
و سوگند به پدري (والامقام) و فرزند (گران‌قدر) او؛( بلد-٣)
...
و من بنام خدا ، بنام اهورامزدا و بنام الله:
بوسه ميزنم بر پيشاني پدر ، همان پيشاني كه از حُرْم آفتاب سوخت و پوسته وپوسته شد!بوسه میزنم بر پیشانی پدرم که هر چین پیشانی او صدها حرف دارد از عرق ریزان تابستان ها ؛ تکاپوی روزگاران و فشارهای کاری طاقت فرسا
از همیشه تا اکنون نگاه های پدرم آفرین روزگار است به زندگانی من
و من
نگاه مهر ومحبت ام را به چشمهاي پدر تقديم ميكنم ، همان چشمهايي كه محبت و مهر را هرگز از من دريغ نكرده و نميكند
آغوش باز ميكنم و شانه هاي پدر را سخت و عاشق وار ميگيرم ، همان شانه هايي كه مرا "قلنگ" كردند تا بر فراز ايشان دنيا را كوچك بشمارم ؛ همان شانه هايي كه سنگين ترين وزنه ها را بالا كشيد تا بار و كار بر من سبك شود.
دستان پدر را ميفشارم و بر ايشان گونه و بوسه ميزنم ، همان دستهايي كه پايين آمدند تا مرا بالا ببرند، همان دستهايي كه همواره به كارند تا من آسوده باشم ، همان دستهايي كه در هنگام دعا هم بر آسمان🌎🥀 اند براي سلامتي و آسايش من.
قلب بزرگ پدرم را میستایم ! قلبی که شکست تا ما نشکنیم ؛ قلبی که همواره تپید و خسته شد و رنجید تا روزگار بر ما بخندد و ما رنجور نباشیم ! قلب مهربان پدر که از بزرگی، شکوه کهکشان هایش وامدارند بنام پدر، بنام پدري والامقام كه خداوندش جاي و مأواي پيامبري بخشيده وروح ايثار و وقار را در درياي وجودش نهاده،
بنام پدر كه پيمانه پندهايش پر است و نجواهای آسمانی اش همواره در گوش و حرفهای دلی اش همواره در جان و در دل جاری است
بنام پدر که پاي پوييدنش استوار باد ! پاهایی که رد شان تا ابد بر پهنه خاک ماندگارند ؛ همان پاها و همان زانوان که سالیان پی در پی ؛ در پی رزق و روزی به کار بودند و ما در آرامش و رامش نفهمیدیم صدای ترق و تروق شان را که خورد خورد در فزونی بودند …
بنام پدر .
خداوندا " پدر والامقام" ما را در كنف حفاظت و دانايي خود نگهدار و مخواه كه به قدر ذرّه اي از ما رنجيده خاطر و آزرده حال شود.
-----
به افتخار پدران سرافراز و جوانمرد اين سرزمين .
برای تندرستی شان و آرامش و شادی آنها
به یاد پدران درگذشته آسمانی 💎روح شان شاد
دکتر سیروس عباسی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
